به گزارش صدای بانک؛ این گفته مهدی دوستی است، گزینه نسبتاً جوان وزارت نفت، دیدگاهی که به صورت کامل در تضاد با نظریات بنیادین پیرمردهای نفت قرار دارد و نوید تحول را میدهد.
آغاز یاس آلود یک امید
مدیران رده میانی نفت، مهندسان جوان صنعت و بسیاری از شرکتهای دانشبنیان، ناامیدانه برای شکستن چرخه تکرار و جلوس دوباره یکی از گزینههای همیشگی بر صندلی مهمترین وزارتخانه ایران، همصدا کمپینی عظیم، خودجوش و سراسری را آغاز کردند و از رئیسجمهور منتخب خواستند که این مقام را به گزینه آنها یعنی مهدی دوستی بسپارد.
این درخواست سراسری در ابتدا با پوزخند، طرفداران اردوگاه سالخوردگان نفت مواجه شد، زیرا به زعم آنها این وزارتخانه، تنها باید در اختیار یکی از قدیمیها قرار گیرد و آنها با پافشاری بر روی حربه نخنمای تجربه، بر علیه دوستی به پا خواستند.
غافل از آنکه همین تجربههای این حضرات است که وضعیت صنعت نفت را به شکل رقت بار کنونی در آورده است.
مهدی دوستی گزینه جوان و انقلابی وزارت نفت، بر خلاف شاهزادگان نفتی از پایه شروع کرد و به عنوان کارشناس سکو و مسئول شمعکوبی وارد قرارگاه خاتم الانبیا شد، جسارت و شجاعت، هوش بالای مدیریتی و افکار تحولخواهش خیلی زود وی را از سمت کارشناس به سمت مدیر ارتقاء بخشید.
او یکی از مجریان پروژه پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس بود. به پایان رساندن افتخار آمیز پروژههای نفت و گاز، پایانه صادراتی ماهشهر و پالایشگاه ستاره خلیجفارس، از نقاط درخشان رزومه مدیریتی او محسوب میشود.
طلوع یک پدیده
مهدی دوستی یک پدیده است. او تنها کسی است که موفق شد در سن ۳۲ سالگی به مدیریت سایت مهمترین پالایشگاه کشور، پالایشگاه ستاره خلیج فارس برسد و پس از آن مجری این پروژه عظیم که بیش از نیمی از بنزین مصرفی کشور را تولید میکند و به لحاظ ظرفیت و خوراک بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی دنیا است، گردید.
یکی از منتقدین مهدی دوستی با اذعان به چنته خالی منتقدان میگوید: « قبول دارم که رزومه ایشان درخشان است و افکار ایشان بسیار تحولگرایانه و انقلابی است، اما در شرایط کنونی بهتر است ریسک نکنیم و این پست را به یکی از افراد پیرتر نفت بسپاریم»
در واقع اکنون 40 سال است که با حربه شرایط حساس کنونی، یک جمع محدود برای تامین منافع عدهای، اجازه ندادهاند که خون تازه و جوان وارد رگهای نفت شود و عدهای سالخورده متحجر و از نظر مدیریتی واپسگرا را بر سرنوشت نفت کشور حاکم کردهاند.
مهدی دوستی که یکی از طراحان و ایده پردازان پترو پالایشگاهها و پالایشگاهها، کشتی سازی و بومی سازی برخی از صنایع مادر در ایران است، در تمام 17 سال اخیر با این تفکر جنگید و تلاش کرد که جوانان بااستعداد را جایگزین مراد سالخورده منفعت طلب کند.
اعتماد به دوستی به معنای اعتماد به هزاران جوان خلاق، دانشبنیان و فناور نفت، به معنای باور به گام دوم انقلاب و به معنای تغییر واقعی مسیر نفت از جهل به نور است.
یک جای باید چرخه جنون آمیز سالخوردهگرایی موفق شود و مهدی دوستی میتواند درخشانترین نماد این تحول انقلابی و جسورانه باشد.
افکار او اشتغالزا و ثروت آفرین است و کشور نیز در حال حاضر پیش از هر زمانی به این دو نیاز دارد.
محافظه کاران سالخورده از هر دو جناح به بهانه وجود مشکلات مانع از تحقق رسالت نفت که همان اشتغالزایی و تامین درآمد کشور شدهاند.
چه فایده ای در تکرار مکررات شکست خورده و آزمون دوباره باخت و ناامیدی، مهدی دوستی توانمندیهای مدیریتی خیره کننده ای دارد. اما مهمتر از اینها روحیه جوان، انقلابی و شورشی او است. شورش علیه ناامیدی و یاس و قیام علیه ما نمیتوانیم.
انتخاب او احترام به نسل جوان و نشانه امید و زندگی است.