به گزارش صدای بانک از خبرگزاری ایرنا و گروه استانها، پدیده توفانهای ریزگرد و گرد و غبار در سال های اخیر به چالشی مهم برای کشور تبدیل شده به طوری که ۲۶ استان را درگیر کرده است.
در سال های دور، پدیده گرد و غبار مهاجر از کشورهای همسایه، برای مدتی محدود، چند استان مرزی را با چالش مواجه می کرد اما اکنون، به مدت چند ماه در فصول مختلف سال، استانهای مختلف را در بر می گیرد.
در واقع، اکنون کشور با بحران گرد و غبار با دو منشاء خارجی و داخلی مواجه است که تشدید خشکسالی به ابعاد آن افزوده است.
با وجود اینکه بر اساس گزارش ها، ۷۰ درصد ریزگردهای کشور دارای منشاء خارجی در کشورهای اطراف به ویژه عراق، سوریه و عربستان است، اما وضعیت کانون های داخلی تولید ریزگرد رو به وخامت است و در سایه خشکسالی، این کانونها در حال گسترش هستند.
رییس سازمان حفاظت محیط زیست کشور در این باره می گوید: ۲۷۰ میلیون هکتار کانون گرد و غبار در اطراف ایران وجود دارد که ۱۲۷ میلیون تن گرد و غبار در این کانون ها تولید میشود.
علی سلاجقه با بیان اینکه ۲۶ استان کشور درگیر پدیده گرد و غبار است، تاکید دارد که «حتی اگر بارشها نرمال باشد، مناطقی از مرکز، جنوب شرق، یا شمال شرق و جنوب غرب مستعد پدیده گرد و غبار است.»
سلاجقه با خاطرنشان کردن اینکه در داخل کشور هم ۳۵ کانون اصلی گرد و غبار شناسایی شده است، اظهار داشت: با تغییر اقلیم و کاهش بارشها و از بین رفتن حقابه تالابها، این کانون ها افزایش خواهد یافت.
وی با اشاره به تولید چهار میلیون تن گرد و غبار در داخل کشور، تصریح کرد: کاهش بارشها، سوء مدیریت در مصرف آب و وضعیت کشورهای همسایه موجب شده است، موضوع ریزگردها و آلودگی هوا به یک مساله ملی تبدیل شود.
به اعتقاد کارشناسان، تغییرات اقلیم، خشکسالی در سراسر جهان، تغییر پوشش زمین و پدیده بیابان زایی، در ارتباط با عوامل دیگری مانند قرار گرفتن ایران در کمربند خشک و نیمه خشک جهان، کمبود بارش سالیانه و افزایش پدیده گرد و خاک، استان های مختلف را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
خشک شدن رودخانهها و تالابها یکی از بزرگترین تهدیدها برای هوای ایران است، هماکنون وسعت کانونهای داخلی گردوغبار به ۳۴.۶ میلیون هکتار می رسد.
رئیس مرکز پژوهشهای کاربردی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور نیز می گوید: مطابق مطالعات انجام شده، اکنون ۳۵ هزار کیلومتر مربع از پهنههای داخلی واقع در ۱۷ استان مرکزی، شرقی و همچنین جنوب خوزستان مستعد تولید گرد و غبار است.
«مرتضی شیخ» بر این باور است که ایران در کمربند خشکی کره زمین قرار گرفته و با توجه به موقعیت جغرافیایی کشورمان، تغییرات اقلیمی و خشکی را شدیدتر و محسوستر نشان میدهد.
به گفته وی، مطالعات نشان میدهد منشا گرد و غبار در مرزهای غربی کشور که بافتی کوهستانی دارند خارجی است، اما آلایندگی مشاهده شده در تهران دو منشاء دارد دانه های درشت تر گرد و غبار داخلی و دانههای بسیار ریز یک تا سه میکرونی، بهطور عمده منشا خارجی دارند.
در ادامه نگاهی به آخرین وضعیت کانونهای تولید ریزگرد در استانهای مختلف کشور پرداخته و طرحهای در دست اجرا برای مهار آنها را بررسی میکنیم.
وجود ۶ کانون اصلی ریزگرد در استان کرمان
در استان کرمان ۶ کانون اصلی ریزگرد با شدت زیاد و خیلی زیاد وجود دارد. کانون های شرق استان کرمان دارای بیشترین وسعت هستند که در فصل های تابستان و بهار و زمستان فعال بوده و استان های کرمان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی را تحت تاثیر قرار می دهند.
کانون های جنوب استان که در شهرهای قلعه گنج، رودبار جنوب و منوجان قرار دارند، استان های کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان را تحت تاثیر قرار می دهند.
کانون های شمال غرب استان در شهرستان های رفسنجان و زرند واقع شده است و استان های کرمان، یزد، فارس و هرمزگان تحت تاثیر این کانون قرار می گیرند. کانون دیگر شمال غرب استان در شهرستان زند و کوهبنان واقع شده که فعالیت این کانون سه استان کرمان، یزد و فارس را متاثر می سازد.
کانون مرکز استان در غرب شهرستان کرمان واقع شده است و استان های کرمان یزد و هرمزگان را تحت تاثیر قرار می دهد.
طرح مطالعات جامع کاهش و کنترل آلودگی هوا در شهر کرمان با همکاری دانشگاه فردوسی مشهد تدوین شده و همچنین کانون های داخلی منشا گرد و غبار نیز مطالعه و شناسایی شده است. به همین منظور طرح احیای مناطق در راستای مقابله با فرسایش و به منظور کاهش کانون های ریزگرد داخلی در حال انجام است.
هر چند که نمیتوان برای کل مساحت کانونهای داخلی استان یک راهکار را مورد استفاده قرار داد، اما عملیات تثبیت شن های روان و مهار کانون های بحرانی فرسایش بادی، از طریق نهالکاری، بذرکاری، مدیریت هرزآب ها، تله های رسوبگیر، مدیریت منابع جنگلی و ساماندهی چرای دام و بازنگری و تهیه طرح های مطالعاتی و اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوان داری از طریق ادارات منابع طبیعی راهگشا خواهد بود.
دریاچه ارومیه، کانون اصلی تولید ریزگرد در آذربایجان شرقی
کانون اصلی تولید ریزگرد در آذربایجان شرقی، دریاچه ارومیه است که تحت تاثیر عوامل متعددی همچون سدسازی، برداشت بی رویه آب های زیرزمینی و توسعه کشاورزی در سه دهه گذشته با خطر خشکی مواجه است.
بروز این وضعیت سبب ایجاد ریزگردها و توفان های نمکی در دو سه سال اخیر شده است و کارشناسان می گویند که خطرات ناشی از خشکی کامل دریاچه ارومیه و ریزگردها و طوفان های نمکی ناشی از آن می تواند زندگی بیش از ۱۰ میلیون نفر را در محدوده ای به شعاع ۵۰۰ کیلومتر تحت تاثیر قرار دهد.
از سال ۱۳۹۳ تاکنون سه هزار و ۸۰۰ هکتار از اراضی حاشیه این دریاچه با هدف تثبیت کانون های گرد و غبار نمکی و غیرنمکی دریاچه، نهال کاری و بوته کاری شده است که از این مقدار در مدت یاد شده ۸۰۰ هکتار با درخت «گَز» نهال کاری و سه هزار هکتار توسط گونه های قره داغ، هالکنمون و آتریپلکس بوته کاری شده است.
برای تثبیت ریزگردهای دریاچه ارومیه در آذربایجان شرقی تاکنون همچنین ۱۰ کیلومتر نیز بادشکن زنده با کاشت گونه های آتریپلکس و هالکنمون، ایجاد و ۴۱ کیلومتر دیگر نیز بادشکن غیرزنده توسط سرشاخه ها اجرا شده است.
سازمان جنگل ها و مراتع از سال ۱۳۹۳ عهده دار تثبیت کانون های بحرانی و فرسایشی پیرامون دریاچه ارومیه است به طوری که در مطالعات اولیه حدود ۱۵ هزار هکتار کانون فعال در سه شهرستان عجب شیر، آذرشهر و بناب شناسایی شد که این کانون ها محل برداشت و حمل رسوبات و گرد و غبار نمکی و غیرنمکی از دریاچه ارومیه است.
در این مدت در ۱۲ شهرستان حوضه آبخیز دریاچه ارومیه در آذربایجان شرقی نیز که از شهرستان سراب در شمال شرق استان، آغاز و به شهرستان ملکان در جنوب آن ختم می شود، ۳۵۰ هزار هکتار برای چرای دام سامان دهی شد و در شهرستان های ساحلی بناب، عجب شیر، آذرشهر، اسکو و شبستر نیز این موضوع سامان یافت.
در این مدت ذخیره گاه های بنه و گز نیز در حاشیه دریاچه به طول ۱۰ کیلومتر حصارکشی و سه ایستگاه سنجش گرد و غبار نیز در آذربایجان شرقی راه اندازی شده است.
هر چند برخاستن ریزگردها و طوفان های نمکی با منشاء دریاچه ارومیه در آذربایجان شرقی به اواخر دهه ۱۳۸۰ برمی گردد، اما این منطقه، چندی پیش، بدترین نوع آن را تجربه کرد که شاخص آلودگی ناشی از آن به حد بحران و عدد ۵۰۰ پی پی ام رسید که باعث تعطیلی تبریز شد.
متاسفانه دریاچه ارومیه امسال نیز حال و روز خوشی ندارد و میزان آب آن در مقایسه با سال قبل بیش از یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون مترمکعب کاهش یافته که همین موضوع خطر ریزگردها و طوفان های نمکی ناشی از آن را مضاعف می کند.
تلاش آذربایجان غربی برای مهار کانونهای تولید ریزگرد در حاشیه دریاچه ارومdه
بیشتر ریزگردهای وارد شده به آذربایجان غربی منشاء خارجی دارد و فقط ۱۰ درصد این ریزگردها متعلق به کانون های داخلی آذربایجان غربی هستند. مساحت کانون های گردو غبار آذربایجان غربی ۱۵۰ هزار هکتار است که در حاشیه دریاچه ارومیه واقع شده که در طول فعالیت های ستاد احیای دریاچه ارومیه بسیار کاهش یافته است.
برداشت های غیر مجاز از آبهای زیرزمینی، خشکسالی، عوامل محیطی و تخریب های انسانی مراتع، بهره برداری بیش از حد و خارج از ظرفیت از مراتع و منابع طبیعی و کمبود بارش ها در تشکیل کانون های گرد و غبار در استان نقش دارند. مهمترین مراکز بالقوه ریزگردها در آذربایجان غربی شامل منطقه جبل در ارومیه و عجب شیر در آذربایجان شرقی است.
سایت سپورغان و مرنگلو، سایت چوپانلو، سایت میاندوآب نیز از دیگر کانونهای بالقوه برای تشکیل ریزگرد هستند.
ایستگاههای سنجش و پایش در دریاچه ارومیه و حاشیه آن برای پایش این کانون ها دایر است که در هشت سایت این اقدام پایشی انجام می شود.
اقداماتی برای مقابله با ریزگردها در این استان از سال ۱۳۹۳ تاکنون انجام شده که معادل ۶۳ هزار میلیون ریال برای این طرح ها، هزینه شده است. این اقدامات شامل نهالکاری و بوته کاری همراه با آبیاری و تولید نهال در بیش از ۲ هزار هکتار و کاشت گونه های قره داغ و شور گز در حاشیه دریاچه ارومیه است.
مراقبت، نگهداری و آبیاری سنواتی نهالکاری و بوته کاری ۲ هزار و ۵۴۷ هکتار، احداث بادشکن غیر زنده در ۱۶۳ کیلومتربا هدف جلوگیری از حرکت ماسه های روان با استفاده از سرشاخههای گز، مدیریت روان آب همراه با بذر کاری در ۲ هزار و ۸۰۰ هکتارنیز انجام شده است.
مدیریت مشارکتی منابع طبیعی و توسعه روستایی (ترسیب کربن) در هشت سایت توانمند سازی جوامع محلی با مشارکت عمومی، اجرای روشهای نوین مقابله با فرسایش بادی و گردو غبار در ۳۰ هکتار نیز از جمله اقدامات در مقابله با تشکیل کانونهای گردو غبار در استان است.
پروژه ترسیب کربن یا همان توانمند سازی جوامع محلی نیز در پنج شهرستان، هشت سایت و ۳۲ روستا انجام میشود.
معضل روان ماسهها در سیستان و بلوچستان
استان سیستان و بلوچستان به دلیل شرایط خاص آب و هوایی با مشکل حرکت ماسه های روان مواجه است که چالشی عمیقتر در مقایسه با ریزگردهاست. خبرنگار ایرنا در زاهدان گزارش می دهد که در زمان وقوع توفان در زاهدان، ماسه بادی جمع میشود.
بررسی ها نشان می دهد که ۳۰ تا ۴۰ درصد حرکت ماسه بادی ها و توفان های گرد و خاک در منطقه سیستان برای اراضی کشاورزی است که به دلیل خشکسالی رها شده اند.
حرکت ماسه های روان در منطقه سیستان، دارای چند کانال و مسیر است، از جمله آنها کانالی است که از طرف نهبندان حوزه جنوب خراسان جنوبی آغاز شده و به طرف سیستان حرکت کرده و باعث توفان می شود.
شیله، شهر سوخته و نیاتک از دیگر کانالهای حرکت ماسه های روان و عامل ایجاد توفان های گرد و خاک هستند.
پیش از این، تاثیر حرکت ماسه های روان عامل ایجاد توفان گرد و خاک تنها در خود منطقه و محلی بود، اما اکنون محدوده حرکت ماسه های روان و توفان های گرد و خاک از تایباد در خراسان رضوی شروع شده و تا قائن و بعد نهبندان امتداد می یابد و سپس در سیستان تشدید و وارد افغانستان می شود.
یکی از مهم ترین علت های ایجاد این کانون ها، خشکسالی است، زمانی که دریاچه هامون خالی از آب باشد به جای اینکه قطرات آب را حرکت دهد ماسه بادی های کف دریاچه را حرکت می دهد.
دریافت نشدن حقابه هیرمند یکی دیگر از عوامل ایجاد کانون های حرکت ماسه بادی در استان و به ویژه منطقه سیستان است.
تشدید حرکت ماسه های روان در منطقه سیستان از ۲۵ سال پیش با خشک شدن بیشتر زمین و کمبود بارش شدت یافت. در وقوع توفانهای ریزگرد که در هفته های اخیر رخ داد، حرکت ماسه های روان نقش اصلی داشته است.
برای مقابله با این معضل، طرح هایی در استان پیشنهاد شده که از جمله آنها طرح انتقال آب از دریای عمان به منطقه سیستان است که هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد. طرح مالچ پاشی نیز اجرا می شود که البته زیانهای زیست محیطی دارد.
برنامه های پیش بینی شده برای مهار کانون ریزگرد در استان سیستان و بلوجستان، تداوم دیپلماسی جدی برای تامین حقابه ها از هیرمند و تمرکز بر رونق کشاورزی در منطقه سیستان است،
راهکار کوتاه مدت دیگر این است که به کشاورزان در مدیریت آب و بهبود استفاده از شرایط کشاورزی و روشهای پیشرفته کمک شود.
شناسایی ۲.۱ میلیون هکتار کانون بحران فرسایش بادی در خراسان جنوبی
۴.۵ میلیون هکتار در تمامی شهرستانهای استان خراسان جنوبی تحت تاثیر فرسایش بادی قرار دارد که از این میزان، سطحی برابر ۲.۱ میلیون هکتار با توجه به خسارت فرسایش بادی به مناطق مسکونی، کشاورزی، صنعتی و زیرساختهای حیاتی استان به عنوان کانونهای بحرانی فرسایش بادی شناسایی شده است که این کانونها در تمامی شهرستانهای استان پراکنده هستند.
فعال ترین کانونهای بحرانی تولید ریزگرد در استان خراسان جنوبی شامل ریگ بشرویه، حلوان شهرستان طبس، سهل آباد شهرستان نهبندان، سه قلعه شهرستان سرایان و شاهرخت شهرستان زیرکوه هستند که در تولید گردوغبار در استان سهم بیشتری دارند.
البته سایر کانونهای بحرانی فرسایش بادی نیز به صورت موقت و در فصول خاص در این خصوص نقش دارند که شاید جزو کانونهای بحرانی نباشند که از جمله آنها می توان به دشت مرک شهرستان بیرجند اشاره کرد.
علاوه بر شرایط آب و هوایی و خشکسالی، عامل انسانی نیز در تشدید پدیده بیابان زایی مقصر است. فعالیتهای انسانی شامل بهرهبرداری غیر اصولی از آبهای سطحی و زیرزمینی، بهرهبرداری غیر اصولی از معادن، چرای مفرط مراتع خارج از ظرفیت، توسعه بی رویه کشاورزی و عدم توجه به دانش نوین در کشاورزی و عدم بهرهوری مناسب از آب نیز در در ایجاد مناطق بحرانی ریزگرد تاثیرگذار است.
به جز نوار مرزی شرقی استان که علت اصلی گردوغبار، وزش بادهای ۱۲۰ روزه سیستان از ارتفاعات کشور همسایه افغانستان است، در دیگر بخشهای استان توفانهای گرد و غبار غالباً منشاء داخلی داشته و ناشی از اختلاف فشار روز و شب و یا همجواری با ۲ کویر بزرگ کشور (کویر مرکزی و کویر لوت) است که گروغبار ایجاد شده بخش اعظم استان را فرا میگیرد.
با توجه به سطح بسیار زیاد کانونهای بحرانی فرسایش بادی در استان و شرایط سخت محیطی در طول ۲۰ سال اخیر فعالیتهای بیابانزدایی انجام شده در سطح استان نقش موثری در کاهش گردوغبار و توفانهای شن و ماسه در استان داشته است.
با توجه به وجود بالغ بر ۸۰۰ هزار هکتار جنگل دست کاشت طبیعی و دست کاشت تاغ در مناطق بحرانی فرسایش بادی در استان، مشکل ریزگرد در استان همانند سایر استانها ملموس نبوده است.
نقش عوامل انسانی و خشکسالی در افزایش ریزگردها در کرج
مهمترین مراکز بالقوه و بالفعل تولید ریزگرد در استان کرج، شهرستان های نظرآباد و اشتهارد بوده و دامنه فعالیت کانونهای تولید کننده ریزگرد، بیشتر محلی و در سطح استان های البرز و تهران هستند.
در سال های گذشته با وزش بادهای با سرعت بالا توفانی از ریزگرد رخ می داد که مسیر راه های بین شهری و روستایی قابل شناسایی نبود که این موضوع در سال های اخیر تا حدود زیادی مهار شده است.
علت ایجاد کانونهای تولید کننده ریزگرد، در درجه اول عوامل انسانی از قبیل وجود دام مازاد، شترهای سرگردان و احداث جاده و معدن بدون مجوز بوده که بروز خشکسالی در تشدید این پدیده نقش بسزایی داشته است.
مهم ترین برنامهها برای مقابله با ریزگرد، اجرای طرح ترویجی ترسیب کربن و کلاس های آموزشی- ترویجی و عملیات نهالکاری با گونه های مقاوم به شرایط بیابانی از قبیل تاغ، آتریپلکس و قره داغ و حفاظت و قرق و مبارزه با قاچاقچیان درختان تاغ در برخی مناطق بیابانی و پروژه مبارزه با آفات در سطح نهالکاری های سنواتی است.
وجود ۱.۵ میلیون هکتار زمین غبارخیز در هرمزگان
بر اساس نقشه کانونهای گرد و غبار داخلی استان، اگرچه کانون های گردوغبار در سطح استان پراکنده است، اما قویترین کانون های شناسایی شده در سطح این استان در مناطقی از شهرستان های جاسک، خمیر، بندر لنگه و همچنین بخش کوچکی از شهرستان بندر عباس مستقر هستند.
سطح کانونهای گردوغبار استان برابر حدود ۱.۵ میلیون هکتار و با شدت های غبارخیزی کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد برآورد شده است.
به طور کلی دامنه فعالیت سامانه های گردوغبار در فصول سرد و گرم متفاوت است. در فصول سرد دامنه کانون های گردوغبار محدود به نقاطی خاص در استان غالباً مناطق شرقی و مرکزی استان است، اما در فصول گرم و به ویژه با ورود گردوغبارهای ناشی از گردوغبارهای رسیده از عراق و عربستان، اغلب نقاط استان و جزیره قشم را در بر می گیرد.
به طور کلی کمبود بارش و سست بودن خاک و وزش باهای شدید از دلایل اصلی ایجاد کانون های گردوغباری است که عوامل محیطی مختلف بر شدت و گسترش آن اضافه می کند.
در ۳۰ سال گذشته پر گردو غبار ترین سال استان هرمزگان مربوط به سال ۱۳۸۷ بوده است. طی سالیان گذشته اغلب گردو غبار های جزیره قشم، محلی و ناشی از خیزش گرد و خاک در خود منطقه بوده است. در سال گذشته در استان هرمزگان ۵۰ روز گردو غباری شاخص با دید افقی زیر ۲ کیلومتر وجود داشته است. با توجه به تداوم خشکسالی، افزایش روزهای گرد و غباری با منشاء محلی و فرامحلی در استان هرمزگان و جزیره قشم نیز مورد انتظار است.
یزد در محاصره کانونهای داخلی تولید گرد و غبار کشور
متوسط سالانه بارندگی در استان یزد به عنوان کم بارش ترین استان کشور کمتر از ۱۰۰ میلیمتر است و این استان در کنار مهمترین کانون های گرد و غبار داخلی کشور قرار دارد.
استان یزد به سبب موقعیت خاص جغرافیایی، مجاورت با بزرگترین کویرهای ایران و واقع شدن روی کمربند بیابانی جهان دارای ویژگیهای خاص آب و هوایی است که بارش کم، بالا بودن دما و نوسانات شدید آن و تبخیر بالا و رطوبت اندک از جمله آنهاست. این خصوصیات سبب شده تا این استان به شدت از شرایط بیابانی و کویری متأثر شده و با توجه به سطح خشک و بیابانی آن، زمینه تولیدگرد و خاک را دارا باشد.
پدیده گرد و غبار در استان یزد موضوع تازه نیست اما افزایش تعداد روزهای آلودگی به گرد و خاک و همچنین افزایش غلظت آن باعث افزایش نگرانی مردم این استان شده است.
کل مساحت مناطق تحت تاثیر فرسایش بادی در استان یزد یک میلیون و ۸۷۶ هزار و ۱۴۱ هکتار است که از این مساحت یک میلیون ۵۲۳ هزار و ۶۵۵ هکتار جزء مناطق برداشت، ۱۴۴ هزار و ۷۹ هکتار منطقه حمل و ۲۰۸ هزار و ۴۰۷ هکتار مناطق رسوب گذاری گرد و غبار را تشکل می دهد.
مساحت کانون های بحرانی فرسایش بادی در استان یزد هم ۹۷۶ هزار هکتار است که ۲۵۶ هزار هکتار آن دارای شدت زیاد است.
معاون محیط زیست انسانی اداره کل محیط زیست استان یزد در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در یزد گفت: طرح مطالعاتی با عنوان "شناسایی کانون های مولد گرد و غبار در استان" در سال ۱۳۹۷ انجام شد که بر اساس این مطالعه ۲۰۷ هزار هکتار کانون فوق بحرانی تولید ذرات معلق در استان شناسایی شد.
سید مصطفی میرزاده با اشاره به منابع اصلی و مهم تولید ذرات معلق در استان خاطرنشان کرد: این منابع نقطهای صنایع، معادن و نقاط دفن نخاله ها، کانون های صفحه ای (اراضی ملی فاقد کاربری و مستثنیات با کاربری کشاورزی و یا بایر) و کانون های خطی (جاده ها و حریم های جاده ای و بستر خشکه رودها) را شامل می شود.
معاون محیط زیست انسانی اداره کل محیط زیست استان یزد اظهار کرد: این منابع در فصول مختلف بر اثر تغییرات اقلیمی و عوامل آب و هوایی از قبیل سرعت و جهت باد، رطوب هوا، میزان بارندگی و دما اثرات مختلفی روی میزان آلودگی گذاشته به گونه ای که از اواخر زمستان (اسفند ماه) تا اواخر پاییز (آبان ماه) به مدت ۹ ماه جهت وزش باد غالب استان از سمت غرب و شمال غرب است.
وی آلودگی در این دوره زمانی را ناشی از طوفان های گرد و غبار با اولویت منشاءهای طبیعی و البته تأثیرگذاری معادن، جاده های خاکی و غیره دانست و خاطرنشان کرد: طبق داده های حاصله بیشترین تعداد روزهای آلوده هوای استان در این بازه زمانی ثبت شده که این موضوع در ۲ ماهه ابتدای سال جاری به دلیل خشکسالی های اخیر بسیار چشمگیر بوده است.
کمال کریمی افزود: در دهه های اخیر تشدید ریزگردها بدنبال تشدید پدیده بیابانزایی انسانی یا بیابانزایی تکنوژنیکی (توسعه شهری و صنعتی) و غیرانسانی مانند خشکسالی ها در استان و کشور ناشی از عواملی مانند افزایش جمعیت، گسترش صنایع و معادن و بطور کلی مدیریت و بهره برداری غیراصولی از منابع آب و منابع خاک و پوشش گیاهی روز به روز جلوه بیشتری پیدا می کند.
مدیرکل هواشناسی استان یزد پیش از این پیرامون منشاء گرد و خاک در استان به خبرنگار ایرنا گفته بود: امسال تعداد روزهای همراه با پدیده وزش باد و گرد وخاک در استان در مقایسه با شرایط مشابه سال گذشته تقریبا دو تا سه برابر شده است.
پراکندگی ۱۸ درصد مناطق بیابانی ایران در خراسان رضوی
معاون پایش و نظارت اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی نیز در این زمینه به خبرنگار ایرنا در مشهد گفت: طی ۲ سال اخیر میزان بارندگی در استان به شدت پایین بوده و در مناطق مختلف استان تعداد کانون ها رو به افزایش گذاشته است، بنابراین به محض همراهی جریانات جوی و وزش باد بر شدت آلایندههای ذرات معلق از نوع ریزگردها افزوده میشود.
محمد عرفانی با بیان اینکه این وضعیت ظرف ۳ سال اخیر در استان تشدید شده است، ادامه داد: از مجموع بیش از ۱۱ میلیون هکتار مساحت استان حدود ۴۸ درصد را اراضی بیابانی تشکیل میدهد که این سطح، معادل ۱۸ درصد مناطق بیابانی کشور است.
وی با بیان اینکه سالانه ۲۱۹ هزار تن خاک از محل کانون های گرد و غبار داخلی وارد هوای این استان شده و در معرض تنفس ساکنان قرار میگیرد به ایرنا افزود: طبق آخرین بررسیهای انجام شده از سوی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، هماکنون ۳۰ کانون تحت تاثیر فرسایش بادی در خراسان رضوی وجود دارد که طی ساله ای گذشته ۲ برابر شده و اکنون ۲۲ شهرستان استان را درگیر کرده است.
وی ادامه داد: سطح کنونی مناطق بحرانی زیر تاثیر فرسایش بادی در خراسان رضوی بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار است، در حالی که پیش از این، ۷۵۰ هزار هکتار بوده است.
معاون محیط زیست خراسان رضوی ادامه داد: کانون های گرد و غبار، پراکنش بالایی در استان دارند اما کانون های بحرانی استان در شهرستانهای سبزوار، گناباد، رشتخوار، خواف و تایباد تمرکز دارند که ۲.۵ میلیون هکتار از مجموع ۳.۳ میلیون هکتار عرصههای تحت تاثیر فرسایش بادی خراسان رضوی را شامل میشوند.
معاون نظارت محیط زیست خراسان رضوی نیز به خبرنگار ایرنا گفت: فعالیت همزمان کانونهای گرد و غبار داخلی و خارجی بر اثر وزش باد در روزهای اخیر، عامل اصلی آلودگی هوای مشهد و افزایش ذرات گرد و غبار است.
عرفانی، افزایش شدت وزش باد در روزهای اخیر را موجب تقویت کانون های داخلی و خارجی و تحت تاثیر قرار گرفتن مشهد و برخی مناطق دیگر استان از گرد و غبار دانست و ادامه داد: هوای مشهد و استان تحت تاثیر ۲ کانون خارجی هرات و قره قوم است که برای این دو کانون امکان انجام اقدامی میسر نیست اما برای ۳۰ کانون موجود در استان می توان اقدامات مدیریتی و کنترلی صورت داد تا دستکم از شدت پراکنده شدن ریزگردها و تشدید وضعیت آلودگی پیشگیری شود.
وی افزود: اگرچه هم اینک کانون های خارجی فعال هستند اما کانون های داخلی در جنوب و جنوب شرقی در شهرهای گناباد و خواف نیز فعالیت چشمگیری دارند.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری خراسان رضوی گفت: با توجه به ضرورت حل این مشکل، از محل سفر رییس جمهوری به خراسان رضوی مبلغ هزار و ۱۰۰ میلیارد ریال مصوب شد که این رقم چهار برابر اعتبارات پارسال این بخش است.
این مسوول اظهار کرد: در سال ۱۴۰۰ از محل اعتبارات استانی بیش از ۶۰ میلیارد ریال و از اعتبارات ملی نیز بیش از ۲۵۵ میلیارد ریال (شامل بیش از ۱۲۷ میلیارد ریال از محل مقابله با ریزگردها و ۱۲۸میلیارد ریال از محل درآمدهای عمومی) برای این استان مصوب شده بود.
خشکی کارون و تالابها عامل اصلی تولید ریزگرد داخلی در خوزستان
اجرای طرحهای انتقال آب از رودخانه کارون، کانونهای گرد و غبار در خوزستان را پدید آورده که ادامه این طرحها، شدت گرفتن ریزگردها را به دنبال خواهد داشت. بحرانیترین کانونهای گرد و غبار خوزستان، در حوضه رودخانه کارون قرار دارند که با خشک شدن این رودخانه شکل گرفته و در حال گسترش هستند.
آنطور که رییس دانشکده علوم آب دانشگاه شهید چمران اهواز میگوید: بخشی از کانونهای گرد و غبار در داخل کشور و خوزستان، متاثر از کارون و کاهش آورد این رودخانه است. کانون شرق و جنوب شرق اهواز و کانون اطراف خرمشهر در حوضه رودخانه کارون قرار دارند.
مطالعات سازمان زمین شناسی با عنوان «شناسایی کانونهای منشاء ریزگرد در خوزستان» که در سال ۹۴ انجام شده، نشان میدهد که ۹ درصد از مساحت دشت خوزستان، در حدود ۳۵۰ هزار هکتار به منشاء تولید گرد و غبار تبدیل شده است. این مناطق در قالب هفت محدوده شامل ناحیه جنوب غرب هویزه (کانون شماره یک)، ناحیه شمال و شرق خرمشهر (کانون شماره ۲)، ناحیه شرق اهواز (کانون شماره ۳)، ناحیه جنوب و جنوب شرق اهواز (کانون شماره ۴)، محدوده بندرامام-امیدیه (کانون شماره ۵)، محدوده ماهشهر-هندیجان (کانون شماره ۶) و محدوده شرق هندیجان (کانون شماره ۷) معرفی شدهاند.
این کانونها در مراتع تخریب شده، زمینهای کشاورزی دیم رها شده، اراضی بدون پوشش، تالابها و آبگیرهای خشک شده و اراضی کشاورزی آبی گسترش یافتهاند. کانونهای ۲ و ۳ و ۴ که متاثر از رودخانه کارون هستند، بیش از یک سوم کانونهای گرد و غبار خوزستان را تشکیل میدهند.
بنابر مطالعات سازمان زمین شناسی، «ناحیه شمال و شرق خرمشهر» با وسعت حدود ۲۸ هزار و ۳۰ هکتار شامل دشتهای آبرفتی مسطح و دانهریز هستند که فاقد پوشش گیاهی بوده و شوری زمین در آنها بالاست.
ناحیه شرق اهواز با مساحت ۱۵ هزار و ۶۶۰ هکتار، دربرگیرنده پلایای (حوضه رسوبی) خشک شده نهر مالح و آبگیرهای انتهای رودخانه کوپال است که در طی خشکسالیهای اخیر و کاهش آب ورودی خشک شده و به کانون تولید ریزگرد تبدیل شدهاند. آبگیر مالح توسط سیلابهای کارون، آبراهههای محلی و رودخانه کوپال تغذیه میشود.
کانونهای شرق و جنوب شرق کانونهای فوق بحرانی استان معرفی شده که منشاء طوفانهای گرد و خاک در بهمن ماه ۹۳ و ۹۵ بود. به ویژه در سال ۹۵، این طوفانها قطع چند روزه برق، آب و مخابرات را در خوزستان به دنبال داشت که سبب شد دولت طرح مقابله با ریزگردها را تصویب کند.
رییس دانشکده علوم آب اهواز همچنین طرحهای انتقال آب را در شکلگیری کانونهای گرد و غبار موثر میداند و میگوید: هر چیزی که باعث کاهش آورد رودخانه شود مثل افزایش بار مصرف، در تشکیل این کانونها تاثیر دارد.
قمشی یکی از راهکارهای کاهش ریزگردهای خوزستان را توقف طرحهای انتقال آب میداند و میگوید: با انتقال آب کارون، رودخانه نمیتواند وظایف خود را در پایین دست انجام دهد که اثرات منفی آن را در محیط زیست مشاهده میکنیم.
عضو هیات علمی گروه خاک شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز معتقد است: به طور کلی انتقال آب بین حوضهای اکولوژی منطقه را برهم میریزد و باعث میشود یکسری گونهها از بین برود و یکسری مناطق تبدیل به بیابان و کانون گرد و خاک شود که این انتقال آبها بیشتر روی کانون شرق و جنوب شرق اهواز تاثیر گذاشته است.
برآورد می شود که ۵۰ هزار تا ۷۰ هزار هکتار کانون گرد و خاک در اطراف هورالعظیم وجود داشته باشد، در حالی که اگر آب کافی به این تالاب برسد امکان بلندشدن گرد و خاک از آن نواحی به حداقل میرسد.