مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا، نتیجه مستقیم نقض پیمان از سوی کاخ سفید و بیتعهدی در توافق هستهای است که به واسطه آن دولتهای ثالث، واسطه تبادل پیام میان تهران و واشنگتن در چهار سال گذشته بودهاند.
به گزارش صدای بانک، تبادل پیام؛ ترکیبی آشنا در روابط بین ایران و آمریکا در چهاردهه گذشته بوده است که طیف خاصی از دولتها و کشورها، از اروپا و آمریکای جنوبی تا حاشیهنشینان خلیج فارس در این فرآیند تبادل پیام به عنوان واسطه حضور داشتهاند. این تبادل پیام، بین سالهای ۹۲ تا ۹۷ به شکل مستقیم و مذاکره حضوری انجام و منجر به توافق هستهای شد. این اما همه داستان نبود و دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا، با خروج یکطرفه از این توافق نشان داد که ایالات متحده آمریکا طرف مذاکره قابل اعتمادی نیست.
تداوم تبادل پیام میان ایران و آمریکا
همزمان با آغاز دور جدید مذاکرات لغو تحریمها از آذرماه سال گذشته، پیامهای واشگتن هم برای مذاکره مستقیم با تهران شروع شد. ایران اما به واسطه تجربه بدعهدی آمریکا این پیامها را جدی نگرفت و بر همین اساس در طول ماههای گذشته،گفتوگوهای لغو تحریمها با حضور فرانسه، آلمان، انگلیس، روسیه و چین برگزار شد. مواضع جمهوری اسلامی از طریق نماینده اتحادیه اروپا یا دیگر طرفهای تروییکا به آمریکا و دیدگاههای آنها هم از همین طریق به ایران منتقل شده است.
این تبادل پیام از طریق کشورهای واسطه، همزمان با پایان آخرین دور مذاکرات، افزایش یافته است و طی هفتههای گذشته مسئولان وزارتخارجه از تعدد پیامهای ارسال شده از سوی آمریکا به ایران سخن میگویند. سوم مهرماه سال جاری «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه در سفر به نیویورک از پیامهایی سخن گفت که حاوی تاکید آمریکا بر داشتن اراده و حسننیت طرف آمریکایی برای رسیدن به توافق بود.
ششم مهر هم وزیر امور خارجه درباره مذاکرات رفع تحریمها نیز گفت: تاکنون پیامهای زیادی را با طرف آمریکایی تبادل کردهایم. مسیری طولانی را پشت سر گذاشتهایم و اکنون در گامهایی قرار داریم که موضوعاتی اندک ولی مهم روی میز قرار دارد. توافق در دسترس است و طرف آمریکایی بارها به ما پیام داده که آنها از اراده لازم برای رسیدن به توافق برخوردارند.
حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه در گفتگویی از تلاش وزرای خارجه برخی کشورها برای انتقال پیام میان ایران وآمریکا خبر داد و درباره جزییات آن گفت: فواد حسین وزیر امور خارجه عراق حامل پیام آمریکا بود. همچنین جوسپ بورل هماهنگ کننده اتحادیه اروپا چندی پیش متنی را به همه طرفها و به طور مشخص به ایران و آمریکا پیشنهاد داد.
دهم مهرماه هم حسین امیرعبداللهیان در تماس تلفنی با «شیخ محمد بن عبدالرحمان آلثانی»، معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه قطر تصریح کرد: با استفاده از فرصت حضور در نیویورک، برای نزدیکتر شدن دیدگاههای مذاکراتی، از طریق واسطه پیامهای بیشتری بین آمریکا و ایران تبادل شد.
«ناصر کنعانی» سخنگوی وزارت خارجه هم با تایید پیامهای منتقل شده بین ایران و آمریکا از طریق واسطههایی و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل، توضیح داد: از طریق طرف اروپایی و برخی از واسطهها از جمله وزرای خارجه کشورهای همسایه، تبادل پیام ها برای رسیدن به نقطه توافق همچون سابق در جریان است.
واسطههایی که میشناسیم
از میان سطور سخنان مسئولان وزارت امور خارجه و خبرهای منتشر شده از وین و نیویورک، تاکنون «جوسپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و دولت سوئیس، قطر، عمان و عراق واسطههای تبادل پیام میان تهران و واشنگتن هستند که هریک در مقطع زمانی خاصی این نقش و مسئولیت را بر عهده گرفتهاند.
اتحادیه اروپا به ویژه سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس به عنوان سه کشور حاضر در برجام، از زمان امضای این توافق در سال ۲۰۱۵ تا زمان خروج ترامپ از آن در سال ۲۰۱۸، گرچه در سخن از پایبندی به این سند سخن گفتند اما در عمل و به ویژه از بعد اقتصادی کار چندان ویژه از پیش نبردند. این رویه پس از خروج «دونالد ترامپ» رئیسجمهور پیشین آمریکا از توافق هستهای با ایران، تشدید شد و به انفعال کامل رسید. با آغاز کاهش تعهدات هستهای ایران در چارچوب برجام و به دلیل نقض این پیمان از سوی طرفهای غربی، اروپا و سه کشور عضو برجام این قاره به تکاپو افتادند تا راه چارهای بیابند، به ویژه که ایران مذاکره مستقیم با آمریکا خارج شده از برجام را نپذیرفت و آنها مجبور شدند نقش واسط میان تهران و واشنگتن را پررنگتر پیگیرند. آخرین دور مذاکرات برجام هم براساس متن پیشنهادی بورل آغاز شد. متنی که از سوی جمهوری اسلامی ایران بررسی و به طرف آمریکایی ارجاع شد و همچنان در میز ایران وزارت خارجه آمریکا در حال بررسی است و نیازمند تصمیمی قاطع از سوی دولت «جو بایدن». سوئیس هم به عنوان حافظ منافع آمریکا، در تبادل بسیاری از پیامهای دیپلماتیک دو کشور به ویژه در ماههای اخیر نقش داشته است.
همسایگان ایران به ویژه قطر، عمان و عراق به واسطه روابط حسنه با ایران و اطمینانی که تهران به دوحه، مسقط و بغداد دارد همواره از واسطههای معتمد میان ایران و آمریکا بوده و هستند. قطر پس از تجربه تنش با عربستان سعودی در منطقه نیازمند بازآفرینی نقش و تصویری از خود بود که در ارتباط نزدیک با جمهوری اسلامی توانست آن نقش را ایجاد و ایفاکند. با چنین پیشزمینهای ایران به شریکی استراتژیک برای قطر تبدیل شد و لغو تحریمها علیه جمهوری اسلامی یکی از اولویتهای سیاست خارجی این کشور. حجم تجارت خارجی ایران و قطر در سال گذشته ۱۱۷ میلیون دلار بود که در سفر اسفند۱۴۰۰، آیتالله رئیسی به دوحه ارتقای این مبلغ به یک میلیارد دلار هذفگذاری شد که در سایه لغو تحریمها میتواند ارتقا هم داشته باشد.
پنجاه سال روابط سیاسی مسالمتآمیز و مصلحانه، از مسقط برای تهران همسایه و شریکی قابلاعتماد ساخته است که میتوان در پیچهای تاریخی به این اعتماد، اتکا کرد. عدم تأثیرپذیری از غرب در ارتباط با ایران و منافع مشترک با همسایه غربی از یکسو و درک اقتضائات منطقهای از سوی دیگر از متغیرهای اثرگذار در ایجاد این اعتماد است. نام عمان در ادبیات سیاسی ایران با مفهوم میانجی درآمیخته و بهنوعی دیدگاه مثبتی به این کشور در میان ایرانیان وجود دارد. به دلیل همین دیدگاه است که برخی تحلیلگران، سفر رئیس جمهور به مسقط را در ارتباط با مذاکرات هستهای و احیای برجام ارزیابی کردند. این اعتماد سیاسی میان دو کشور که به تعبیر آیتالله رئیسی وارد مرحله جدیدی شده است، ظرفیت ارتقا داشته و میتواند برطرفکننده سوءتفاهمهای منطقهای و فرامنطقهای باشد. نباید از نظر دور داشت که تجارت غیرنفتی ایران در سال ۱۴۰۰ با کشور عمان چهار میلیون و ۱۹۰ هزار تن کالا به ارزش یک میلیارد و ۳۳۵ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار بوده است که قابلیت ارتقا دارد.
عراقِ پس از «صدام حسین»، به یکی از مهمترین متحدان ایران در منطقه تبدیل شد و تهران در مسیر حمایت از همسایه غربی خود در برابر آسیبهای تهاجم خارجی، تروریسم و اقتصاد نابسامان، همه تلاش خود را به کار بست. حالا تحریمهای غیرقانونی علیه ایران، راه ارتباط تجاری بغداد و تهران را دشوار کرده است. از سوی دیگر تلاش عراق در مسیر نقشآفرینی بیشتر در منطقه و ارائه تصویری موثرتر از خود، متغییر دیگری است که در معادلات میانجیگرانه دولت عراق نباید نادیده گرفته شود.
در تمام پیامهای ردوبدل شده میان ایران و آمریکا با میانجیگری کشورهای اشاره شده، جمهوری اسلامی تلاش کرده است تا مواضع اصولی و منطقی خود را به صورت شفاف به کاخ سفید منتقل کند. مواضعی که لغو تحریمها، تضمین عملی توافق و بسته شدن پرونده هستهای ایران مهمترین محورهای آن است. بر اساس آنچه امیرعبداللهیان از روند تبادل پیامها اعلام کرده است، به نظر میرسد میانجیگران در انتقال این مواضع موفق بودند و به تعبیر وزیر امورخارجه، ایران و آمریکا به درک مشترک از مفاهیم و خواستهها نزدیک شدهاند.
امیرعبداللهیان شامگاه گذشته تصریح کرد: «چنانچه طرف آمریکایی همین مسیری که در روزهای گذشته در رابطه با آن تبادل پیام شده است و یک درک نسبتا مشترکی در این موضوع ایجاد شده را به همین شکل واقع بینانه پیش ببرد، توافق بین ایران و سایر طرف های دیگر در دسترس است».