تاریخ انتشاردوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۳
کد مطلب : 16721

آداب و رسوم شب یلدا

۰
plusresetminus
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا، آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می‌مانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم می‌دارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی روحیه‌‌ آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رخت خواب می‌روند و لختی می‌آسایند.
آداب و رسوم شب یلدا
اجداد ما این شب را تا به صبح به جشن و پایکوبی به گرد آتش می‌پرداختند؛ بر خوانی الوان از میوه‌هایی چون هندوانه، خربزه، انار، سیب، خرمالو و به می‌نشستند.  جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شب نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار می‌شود. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبه‌ی نمادی دارند و نشانه‌ی برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آینده‌گویی می کنند؛ بزرگان نیز با داستان سرایی و متل‌گویی، کوچک‌تر‌ها را بر سر ذوق می‌آورند. گذشتگان ما، تمام شب را در پرتو چراغ و نور و آتش می‌گذراندند تا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد.
  مراسم «شب یَلدا» یا «شب چلّه» یکی از کهن‌ترین جشن‌های ایرانی است. در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیم‌کرهٔ شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته می‌شود. یلدا به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) گفته می‌شود. واژه «چلّه» نیز برگرفته از چهل و مخفف «چهله» و صرفاً نشان‌دهنده گذشت یک دوره زمانی معین (و نه الزاماً چهل روزه) است. اجداد ما بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند. چله بزرگ از یکمین روز دی ماه (خرم روز) تا دهم بهمن که جشن «سده» است به طول می‌انجامد و آن را چله بزرگ می‌نامند به آن دلیل که شدت سرما بیشتر است، آنگاه چله کوچک فرا می رسد که دهم از بهمن تا بیستم اسفند به طول می‌انجامد و سرما کم کم کاسته می‌شود.
یلدا برگرفته از واژه‌ای سریانی به معنای «زایش» و «تولد» است. در باور ایرانیان قدیم تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانی‌ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر می‌پاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا می‌رسید، آتش می‌افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر می‌آوردند و خوانی ویژه می‌گستردند، هرآنچه میوه تازه‌ی فصل که نگاهداری شده بود و میوه‌های خشک در سفره می‌نهادند. در آیین‌های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می‌گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش مانند آتشدان، عطردان، بخوردان و غیره، برآورده‌ها و فراورده‌های خوردنی فصل و خوراک‌های گوناگون نهاده می‌شد.
ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب «زایش مهر» یا «زایش خورشید» می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند و از این رو به دهمین ماه سال دی (دی در دین زرتشتی به معنی دادار و آفریننده) می‌گفتند که ماه تولد خورشید بود. کریسمس مسیحیان نیز ریشه در همین اعتقاد دارد. فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می‌شد و در اوستا، واژه «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده می‌کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.
ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانسته‌است. در کتاب آثارالباقیه بیرونی از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شده‌است و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده می‌شود. فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و «خور روز» را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران نسبت داده است.
ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنه‌ی کوه‌های البرز به انتظار باز زاییده شدن خورشید می‌نشستند؛ برخی در مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول می‌شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شب هنگام دعایی به نام «نی ید» را می‌خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده است. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و «دی‌گان» می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز می نامیدند.)
خورروز در ایران باستان روز برابری انسان‌ها بود؛ در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده می‌پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام می‌گرفت نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ ممنوع بود؛ این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می‌دانستند و در جبهه‌ها رعایت می‌کردند و خونریزی به طور موقت متوقف می‌شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار می‌کشیدند که نمی‌خواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می‌شمرد. ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می‌نگریستند و در خورروز در برابر آن می‌ایستادند و عهد می‌کردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.
بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دی ماه تاج و تخت شاهی را بر زمین می گذاشتند و با جامه ای سپید به صحرا می رفتند و بر فرشی سپید می نشستند. دربان‌ها و نگهبانان کاخ شاهی و همه‌ی برده‌ها و خدمتکاران در سطح شهر آزاد شده و به سان دیگران زندگی می‌کردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و مردم عادی همگی یکسان بودند. البته درستی این امر تایید نشده و شاید افسانه‌ای بیش نباشد. ایرانیان در این شب باقی مانده میوه‌‌هایی را که انبار کرده بودند به همراه خشکبار و تنقلات می‌خوردند و دور هم گرد هیزم افروخته می‌نشستند تا سپیده دم بشارت روشنایی دهد زیرا به زعم آنان در این شب تاریکی و سیاهی در اوج خود است.
از رسم‌های بی نظیر شب یلدا، «فال حافظ گرفتن» است. اگر رسم‌ها و آیین‌های دیگر یلدا را میراثی از فرهنگ چند هزار ساله بدانیم، ولی فال حافظ گرفتن در شب یلدا در سده‌های اخیر به رسم‌های شب یلدا افزوده شده است. شاهنامه خوانی و قصه گویی پدربزرگ و مادربزرگ دور کرسی برای کوچکترها نیز، از آیین‌های یلدا است که خاطرات شیرینی برای بزرگسالی آنها فراهم می‌آورد.

میوه‌ های شب یلدا
هندوانه: هندوانه یادآور گرمای تابستان و حرارت خورشید است. باور قدیمیان بر این بوده که اگر مقداری هندوانه در شب یلدا بخورید، در سراسر زمستان، سرما و بیماری بر شما غلبه نخواهد کرد و این باور، با خواص هندوانه که سرشار از ویتامین های a  و  b و c  است، مطابقت دارد. هندوانه همچنین قاچ‌های مدور می‌خورد و چون خورشید، یادآور گرمای تابستان و فرونشاندن عطش است.
انار: این میوه در سفره شب یلدا نماد شادی و زایش و تولد است. انار میوه‌ای خون ساز است و به کسانی که رنگ پریده و ضعیف هستند، توصیه می‌شود آب انار بنوشند. سیستم دفاعی بدن را تقــویت می‌کند و موجب افزایش انرژی و تصفیه خـون می‌شود و رنگ و روی کسی را که آب انار می‌خورد، زیبا و شاداب می‌کند؛ به همین دلیل انار را نماد زایش و شادی می‌دانند.
آجیل: آجیل شب یلدا شامل پسته، بادام، فندق و گردو است و در بعضی مناطق از میوه‌های خشک نیز به عنوان آجیل شب یلدا استفاده می‌شود. دانه‌های آجیل سرشار از کالری و ویتامین و مواد معدنی هستند و نمی گذارند افراد پوستشان خراب شود، ریزش مو بگیرند، افسرده شوند یا قدرت بینایی‌شان کم شود. البته این به شرطی اسن که زیاد مصرف نکنند و خیلی هم شور نباشند و الا موجب چاقی و افزایش وزن می‌شود!
سفره شب یلدا، «میَزد» (Myazd) نام داشت و شامل میوه‌های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» (Lork) که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می‌شد. این سفره جنبه‌ی دینی داشته و مقدس بود و از ایزدِ خورشید، روشنایی و برکت می‌طلبیدند تا در زمستان به خوشی سر کنند و محتویات سفره تمثیلی از آن بود که بهار و تابستانی پربرکت داشته باشند.
در روم باستان و همزمان با ترویج مسیحیت، پرستش «سول اینویکتوس» (خورشید شکست ناپذیر) ایزد پاگان رومی بسیار شایع بود و رومیان، میلاد او را در زمان انقلاب زمستانی جشن می‌گرفتند. سول اینویکتوس در آیین میترائیسم رومی نیز نقشی ویژه داشت و حتی میتراس (معادل یونانی میترا ایزد باستان ایرانی) لقب خورشید شکست ناپذیر را داشت.
محققان معتقدند که مسیحیت غربی چارچوب اصلی خود را که به این دین، پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان، از جمله میترایسم مدیون است و برای نمونه تقویم کلیساها، بسیاری از بقایای مراسم و جشن‌های پیش از مسیحیت به خصوص کریسمس را در خود نگاه داشته است و کریسمس به عنوان آمیزه‌ای از جشن‌های ساتورنالیا و زایش میترا در روم باستان در زمان قرن چهارم میلادی با رسمی شدن آیین مسیحیت و به فرمان کنستانتین به عنوان زادروز رسمی مسیح در نظر گرفته شد. میان سنت‌های مسیحیان و آئین میترائیسم شباهت‌های زیادی وجود دارد؛ امروزه تمام مسیحیانی که تولد عیسی مسیح را جشن می‌گیرند هنوز هم در روز جشن، شومینه و شمع‌هایشان را روشن نگاه می‌دارند، درخت کریسمس را با چراغ‌های کوچک نورانی تزئین می‌کنند، شب زنده داری می‌کنند و غذاهای مخصوص و ویژه می‌خورند؛ به دید و بازدید یکدیگر می‌روند و این مناسبت را در کنار دوستان و اقوامشان جشن می‌گیرند؛ درست نظیر همان سنتی که ایرانیان باستان در شب یلدا برگزار می‌کردند! کریسمس و یلدا تنها نمونه‌ای از بسیاری از باورها، آداب و رسوم، نمادها، داستان‌ها و افسانه‌های مشترکی هستند که مردم ملل مختلف و مذاهب مختلف را به هم پیوند می‌زنند. زمان “کریسمس” اکنون میان شاخه‌های مختلف مسیحیت اعم از ارتدوکس، کاتولیک و پروتستانها، متفاوت است و هریک، مبنایی را برای آن تعیین کرده‌اند گرچه همگی به سالروز تولد “مهر” (میترا) – خدای پاکی- در ایران باستان نزدیکند.

انگیزه‌های پایدار ماندن جشن شب یلدا
شب زایش مهر بر اساس باور‌های کهن (مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانی‌ها و آریایی‌ها به پیش از دین زرتشت بازمی‌گردد که پس از ظهور زرتشت این پیامبر او را اهورامزدا تعریف کرد.)
بلند‌ترین شب سال، یعنی طولانی‌ترین تاریکی است، نشانه‌ی اهریمنی شبی شوم و ناخوشایند که از فردا به کوتاهی می‌گراید.
پایان برداشت محصولات سیفی و آغاز فصل استراحت در جامعه‌ی کشاورزی (در این روز پادشاهان با دهقانان و برزگران مجلس می‌کردند و در یک سفره با ایشان غذا می‌خوردند و می‌گفتند: قوام دنیا به کار‌هایی است که به دست شما می‌شود.)
نکته زیبا و بیادماندنی بلندترین شب سال در این است که همه ایرانیان اعم از فارس، ترک، کرد، لر، بلوچ و عرب شب یلدا را شب جشن، شادی، دور هم‌نشینی، مهرورزی، دوستی و صداقت می‌دانند. یلدا، پاسداشت فرهنگ و سنت‌های خوب ایرانی است: در کنار هم بودن و مهمان هم بودن و کنار هم به فردای روشن چشم داشتن، کنار هم بودن و نیایش، کنار هم بودن و انار خوردن و حافظ خواندن، کنار هم بودن و قصه گفتن از دیروزی که رفته است و می‌تواند چراغ راه بچه‌های فردا باشد...
 
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آخرین عناوین