رئیس انجمن ایران شناسی با اشاره به برخی از آثار باستانی که نام برخی حیوانات روی ماهها درج شده، از انتساب قدمت ۷ هزار ساله به شب چله سخن گفته و میافزاید: اما مسلم است که مراسم چله را دست کم از دوران هخامنشیان به عنوان یک شب خاص داریم.
به گزارش صدای بانک از اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل صندوق بازنشستگی کشوری، به نقل از ایرنا، دکتر «محمود جعفری دهقی» در میزگرد بررسی ثبت جهانی یلدا و هویت و فرهنگ ایرانی درباره پیشینه یلدا در اسطوره های ایرانی گفت: ایران، به واسطه سنتها، جشنها و مراسمی که از دیرباز داشته، یکی از گنجینههای فرهنگی جهانی است. در سرزمین ما از گذشته مردم کشاورز و دامدار بودند. بنابراین به مناسبتهای مختلف جشنهایی را برپا میکردند که یکی از آنها، جشن تولد جهان بود.
افسانه آفرینش در اسطوره های ایرانی
وی افزود: در آن زمان معتقد بودند خداوند این جهان را در یک سال و در شش مرحله آفریده است. یعنی خداوند ابتدا آسمان، بعد زمین، بعد آب و گیاه و چارپا و بعد انسان را آفریده است. در پایان هر کدام از این آفرینشها جشنی به مناسبت تولد آن پدیده برپا میشد. این مراسم دست کم از ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد مرسوم بود و مناسبت تولد انسان که آخرین بود، مصادف با نوروز میشد. بنابراین نوروز تولد حیات بشر هم محسوب میشده است. جالب این است که برای این جشنها اسمی هم گذاشته میشد.
استاد فرهنگ و زبانهای باستانی ایران با بیان اینکه در سرزمین ما از گذشته مردم کشاورز و دامدار بودند، افزود: بنابراین به مناسبتهای مختلف جشنهایی را برپا میکردند که یکی از آنها، جشن تولد جهان بود.
او گفت: یکی از این جشنها که مربوط به آفرینش آسمان بود، نام «مدیوزرم» یعنی «میانه بهار» استفاده کردند یا برای آفرینش آب از «مدیوشم» یا میانه تابستان استفاده میکردند. یکی از این جشنها «ایاسریم» یعنی بازگشت به خانه است. به این معنا که پاییز که میشد و کار کشاورزی به پایان میرسید، کشاورزان و دامداران باید به خانه بازمیگشتند و دوران زمستان را در محیط خانه سپری میکردند و این فرصت خیلی خوبی بود که بنشینند و مسائل و مشکلات خودشان را حل و فصل کنند و به مسایل عبادی و دیگر سنتهای خود بپردازند.
«چله» به جای «یلدا»
جعفری دهقی با تاکید بر اینکه اسم واقعی یلدا «چله» است، گفت: من توصیه میکنم هموطنان از همین واژه استفاده کنند. زیرا یلدا واژه سریانی و یک واژه قرضی به معنای زایش است. به نظر میآید در یکی از دورانهای تاریخی که مسیحیان تحت امپراطوری روم به این سمت مهاجرت کردند، این واژه را با خود به این سمت آوردند. بنابراین اصل واژه همان چله است. از این جهت که در آغاز انقلاب زمستانی مردم به خانهها بازمیگشتند و به امور عبادی و منزل رسیدگی میکردند، حائز اهمیت است.
وی ادامه داد: قدمت چله بر روی برخی از آثار باستانی که نام برخی حیوانات روی برخی ماهها درج شده، دیده شده و این مراسم را به ۷ هزار سال پیش از این منتسب کردهاند. اما مسلم است که مراسم چله را دست کم از دوران هخامنشیان به عنوان یک شب خاص داریم.
او افزود: در سال، سه چله وجود داشت. یکی از آنها در تابستان و دو تا در زمستان بود که چله تابستان را «قربالاسد» میگفتند و در آثاری که ابوریحان بیرونی تالیف کرده، به آن اشاره شده است. از ابتدای تیر شروع و ۵ مرداد به پایان میرسید. چندان هم اهمیت نداشت، چون تابستان ۴۰ روز هم دوام نداشت.
جعفری دهقی اضافه کرد: چلههای زمستانی به دو قسمت چله بزرگ و کوچک تقسیم میشد. چله بزرگ از اولین روز زمستان یعنی اول دی ماه شروع میشد و تا ۱۱ بهمن طول میکشید. چله کوچک از ۱۱ بهمن شروع میشد و در آخرین روز بهمن هم به پایان میرسید. در این زمان ایرانیان سعی میکردند محصولاتی که در بهار و تابستان و پاییز تهیه کرده بودند، ذخیره و خشک کنند و دوران زمستان را به کمک این محصولات نگهداری شده سپری کنند.
تعامل با کشورها به جای رقابت
رئیس انجمن ایران شناسی با تاکید بر اینکه فرهنگ ما مبتنی بر تعامل است و این نه فقط مربوط به دوره اسلامی، بلکه در دوران پیش از اسلام هم بوده است، افزود: بهترین کار، تعامل است و ما امروز یک ایران فرهنگی داریم که سرزمینهای زیادی را شامل میشود. از نظر قلمرو سیاسی مستقل هستند. اما آن فرهنگ ایرانی که از دیرباز رایج بود، در آنجا هم وجود دارد.
جعفری دهقی گفت: بهترین کار، تعامل است. برای مثال بخشی از هویت ابوریحان بیرونی، ایرانی است؛ ولی سرزمینی خارج ایران به عنوان خاستگاهش محسوب میشود و همین طور بسیاری از دانشمندان ما. بنابراین به جای رقابت و تعارض با سرزمینهای دیگر بهتر است تعامل داشته باشیم. یکی از ابزارهایی که حتی میتواند ما را به یکدیگر نزدیکتر کند همین مراسم و سنتها هستند.