به گزارش
صدای بانک از ایسنا، حمیدرضا ناصری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران طی مصاحبه ای اظهار کرد: تبدیل تهدید به فرصت کاری است که در بیابانهای شرقی کشور از قرنها پیش با بادهای مخرب، انجام و به شکلگیری آسبادها و بهکارگیری انرژی باد در جهت تولید منجر شده است.
وی با تأکید بر اینکه مسؤولان باید به این باور برسند که ایران یک کشور بیابانی است و الگوی توسعه در آن باید مبتنی بر ظرفیتهای این سرزمین باشد، خاطرنشان کرد: نگاهی به آمار گرمترین نقاط جهان نشان میدهد که ایران در پهنه آسیا و جهان یکی از داغترین نقاط را در دل بیابان لوت خود جای داده است.
رئیس مرکز تحقیقات بینالمللی بیابان دانشگاه تهران، گفت: با مدیریت صحیح منابع آبی و ترویج الگوهای مناسب مصرف مبتنی بر آمایش سرزمین میتوان به کشاورزی، صنعت و تولیدات با مصرف آب کمتر دست یافت و در حل بحران گرمایش زمین و تخریب سرزمین نقشی مثبت ایفا کرد.
ناصری تصریح کرد:
خشکسالی ناشی از تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی در کنار مدیریت غیرعلمی منابع آبی و نبود برنامهریزی صحیح تخصیص آب منجر شده است تا تنش آبی در ایران یک مسأله جدی بهشمار رود و تعارضات بین بهرهبرداران بیشازپیش بروز کند.
وی با انتقاد از انتقال آب بین حوضههای آبخیز بهعنوان یکی دیگر از اقدامات مدیریتی که بهرغم انتقادات شدید و تجربیات ناموفق جهانی در ایران رقم خورد، تصریح کرد: دریاچه آرال در شوروی سابق نمونهای از نداشتن مدیریت صحیح منابع آبی است که آثار فاجعهبار آن را دو کشور ازبکستان و قزاقستان به میراث بردهاند.
رئیس مرکز تحقیقات بینالمللی بیابان دانشگاه تهران، با بیان اینکه با تغییرات اقلیمی فرکانس بروز خشکسالیها افزایش یافته است و پوشش گیاهی طبیعی و تالابها و دریاچههای داخلی در معرض تهدید واقعی قرار گرفتهاند، گفت: کمبود آب و البته حفر هزاران هزار حلقه چاه در مناطقی که بارندگی کمی دارند، سفرههای آب زیرزمینی بخش زیادی از دشتهای ایران را تخلیه کرده است و نتیجه آن نیز فرونشست زمین در شهرهای بزرگ مناطق خشک و نیمهخشک کشور چون اصفهان شده است.
ناصری با بیان اینکه ویژگی بیابانی ایران و کمبود بارش از دیرباز از چالشهای جوامع ساکن در ایران بوده است و حال با تغییر اقلیم و گرمایش جهانی این معضل بسیار جدیتر رخ داده است، افزود: نیاز یک فرد شهرنشین به آب در ایران بسیار بیش از نیاز یک فرد روستایی است و این بدان معناست که تخصیص منابع آب در ایران برای شهرها و صنایعی که برای شهرها ایجاد شغل میکنند، در اولویت قرار گرفته است تا جایی که ایران را در رتبه بالا از منظر سدسازی قرار داده است.
وی در ادامه توضیح داد: تغییرات به وجود آمده در میزان گازکربنیک هوا و البته انتشار سایر گازهای گلخانهای نظیر متان به افزایش یکدرجهای دمای زمین طی یک قرن گذشته منجر شده است. پدیده گرمایش زمین (Global warming) در قرن حاضر با تغییرات اقلیمی (Climate change) همراه بوده است.
هدف پیمان کنوانسیون بینالمللی تنظیم میزان گازهای گلخانهای اتمسفر
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، افزود: تغییرات اقلیمی در حقیقت مفهومی گستردهتر و فراگیرتر از گرمایش جهانی دارد و این موضوع سبب نگرانی بیشتر دانشمندان نسبت به آینده زمین شده است. این نگرانیها باعث شده است تا دولتهای مختلف دنیا در دهه نود میلادی در یک کنوانسیون بینالمللی تحت عنوان کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد برای تغییرات اقلیمی (UNFCCC) گرد همآیند، هدف این پیمان تنظیم کردن میزان گازهای گلخانهای اتمسفر بهطوری است که اکوسیستم زمین فرصت بازیافتن چرخه طبیعی خود را داشته باشد.
ناصری گفت: البته گسیل بخش اعظم گازهای گلخانهای توسط کشورهای عمدتاً صنعتی بیانگر این موضوع است که توسعه صنعتی علاوهبر پیامدهای مثبت همراه با نتایج منفی نیز است. در این میان مصرف سوختهای فسیلی بهعنوان یکی از عوامل اصلی تولید گازهای گلخانهای و درنتیجه گرم شدن زمین قلمداد میشود، اما آیا پدیده تغییرات اقلیمی صرفاً ناشی از فعالیتهای انسانی است؟
وی تصریح کرد: اصطلاح تغییر اقلیم بهطور گستردهتر به تغییرات اقلیمی ناشی از هر دو عامل انسانی یا طبیعی در طول تاریخ زمین اشاره دارد و البته باید دانست که با توسعه صنعتی روند افزایش دمای زمین شتاب بیشتری یافته است و طبیعتاً تغییرات اقلیمی نیز تابعی از این افزایش دما است و نقش بشر در این زمینه غیرقابلانکار است؛ اما در طول تاریخ مسکونی شدن زمین، این اولین باری نیست که این سیاره زمین بهشدت گرم میشود.
رئیس مرکز تحقیقات بینالمللی بیابان دانشگاه تهران، خاطرنشان کرد: سیاره زمین دورههای متعدد گرم یا سرد و یخبندان را تجربه کرده است که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم عوامل متعددی از جمله دورههای فعالیت خورشیدی، فوران آتشفشانهای بزرگ، تغییر رژیم فعالیتهای اقیانوسها بهعنوان منابع آبی بزرگ و حتی برخورد سیارکها است.
ناصری ادامه داد: به هر وجه موضوع گرم شدن زمین و تغییرات اقلیمی پدیدهای است که از قطب شمال تا قلب بیابانهای آفریقا را از خود متأثر کرده است و تقریباً این اجماع در بین تمام جوامع و کشورها وجود دارد که باید در این زمینه دست به اقدامات پیشگیرانه برای رفع این مشکل بزنند، چه حیات و دوام بشر و سایر موجودات زنده کره زمین وابسته به وجود شرایط مناسب زیستی است و آینده این کره خاکی در گرو همین اقدامات است.
وی با بیان اینکه در ایران توجه به مسأله تغییرات اقلیمی و البته گرمایش زمین در دو دهه اخیر مورد توجه بیشتری قرارگرفته است و البته در این میان نقش رسانهها در آگاهی بخشی به جامعه ایرانی نقشی غیرقابلانکار است، گفت: اما موضوع گرمایش و تغییرات اقلیمی نمیتواند بهعنوان تنها عامل برخی از ابر چالشهای محیطزیست ایران مطرح باشد. برای یافتن یک دیدگاه مبتنی بر منطق در بررسی وضعیت فعلی ایران باید به موقعیت جغرافیایی ایران دقت بیشتر بیندازیم. ایران کشوری است که گستره آن در عرض جغرافیایی ۳۰ تا ۶۰ درجه شمالی زمین قرار دارد.
فلات مرکزی واقع در کمربند بیابان یا کمربند خشک دنیا
عضو هیات علمی دانشگاه تهران، تصریح کرد: این حدفاصل در منطقهای که اصطلاحاً بهعنوان «کمربند بیابان» یا «کمربند خشک دنیا» موسوم است، قرار دارد. نیمکره شمالی زمین که به نیمکره خشکی نیز شهرت دارد، بیابانهای وسیعی را در خود جایداده است و علت آن دوری این خشکیها از اقیانوسها و همچنین شرایط ترمودینامیکی موجود در جریان هوا است.
ناصری افزود: کمبود بارش ویژگی بارز مناطق بیابانی است و کلمه بیابان نیز بیانگر خصوصیت منطقه است که در آن کمبود آب وجود دارد. در بیابانهای ایران علاوه بر کمبود بارندگی، تابش خورشید در طول روز نیز عاملی مهم برای افزایش دمای محیط است. ساعات آفتابی بالا و تابش خورشید در مناطق بیابانی ایران بالا رفتن پتانسیل تبخیر و تعرق را در پی دارد، بهگونهای که در بخشهای مرکزی ایران که بارشی کمتر از ۱۵۰ میلیمتر دریافت میکنند، پتانسیل تبخیر و تعرق میتواند تا ۱۵۰۰ میلیمتر و حتی بالاتر هم برسد.
وی با بیان اینکه این شرایط سخت اقلیمی در مقایسه با میانگین جهانی بارندگی دنیا که در حدود ۸۰۰ میلیمتر است، نشان میدهد که شرایط نقاط بیابانی ایران از منظر اقلیمی فاصله بزرگی با شرایط متوسط جهانی دارد، یادآور شد: چشماندازهای بیابانی ایران که بخش عمدهای از مساحت ایران را تشکیل میدهد، بهعلت کمبود بارش فاقد پوشش جنگلی است و بهعلت پوشش اندک گیاهی پدیده فرسایش بادی و تپههای ماسهای در آن قابلمشاهده است و از سوی دیگر بهعلت تبخیر بالا وجود کویرها و اراضی شور نیز بهطور طبیعی در این پهنه امری رایج است.
پیامدهای نبود مدیریت صحیح در گستره ایران
رئیس مرکز تحقیقات بینالمللی بیابان دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: کاهش ظرفیت تولیدی زمین و به بیان دیگر «تخریب سرزمین» یا «بیابانزایی» از پیامدهای نبود مدیریت صحیح در گستره ایران است، بهنحویکه طبق اظهارات مسؤولین سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در ایران سالانه یکمیلیون هکتار از اراضی به سمت بیابانی شدن پیش میروند، درحالیکه سالانه ۳۰۰ هزار هکتار اراضی احیاء میشوند.
ناصری گفت: البته بحث تخریب سرزمین در همان دهه نود میلادی قرن بیستم در مناطق خشک، نیمهخشک و نیمه مرطوب مورد توجه سازمان ملل قرار گرفت. کنوانسیون مبارزه با بیابانزایی در سازمان ملل متحد (UNCCD)، کنوانسیونی برای مبارزه با بیابانزایی و کاهش پیامدهای ناشی از خشکسالی از طریق برنامههای اقدام ملی است که راهبردهای بلندمدت حمایتشده توسط همکاری بینالمللی و اصول مشارکتی را دربر میگیرد. این کنوانسیون که در سال ۱۹۹۴ در پاریس، فرانسه به تصویب رسید، در دسامبر ۱۹۹۶ لازمالاجرا شد. این تنها چارچوب قانونی الزامآور بینالمللی است که برای رسیدگی به مشکل بیابانزایی و تخریب سرزمین تنظیمشده است.
وی یادآور شد: پیوست ایران به کنوانسیون بینالمللی مقابله با بیابانزایی و خشکسالی بیانگر این است که ایران بهعنوان یکی از کشورهایی که در معرض این تهدید قرار دارد، باید نسبت به ریلگذاری تصمیمات در مسیر توسعه پایدار و به شکل مشارکتی اقدام کند و در این زمینه نیز فعالیتهای مختلفی را نیز به انجام رسانده است که البته با شرایط فعلی ایران کافی نیست.