تمرکز روی تامین آب شرب در کشور، موضوعی است که وزیر نیرو در آیین بهرهبرداری و آغاز عملیات اجرایی پروژههای صنعت آب و برق استان فارس مطرح کرده است. با توجه به روند مدیریت منابع آب در کشور و مشکلات فراوان در زمینه کمبود آب، باید دید که کلانشهرها نیز همچون برخی دیگر از شهرهایی که همواره با جیرهبندی آب دستوپنجه نرم میکردند، با قطعیهای مکرر آب مواجه میشوند؟
به گزارش صدای بانک از تجارت نیوز، قطعی آب در ایران، از موضوعاتی است که بسیاری از شهرها و استانهای کشور در چندین سال گذشته با آن مواجه بودهاند. در واقع میتوان گفت که بحران آب شرب در بسیاری از استانها به یک معضل جدی تبدیل شده است. به نظر میرسد که این بحران، نهتنها رو به بهبود نیست، بلکه روز به روز خطر کاهش منابع آبی بیش از پیش میشود.
عباس علیآبادی، وزیر نیرو، روز شنبه در آیین بهرهبرداری و آغاز عملیات اجرایی پروژههای صنعت آب و برق استان فارس گفت: اخیرا تعداد زیادی از روستاها آب شرب نداشتند و وزارت نیرو در حال انجام آبرسانی به آنهاست. تمرکز وزارت نیرو بر تامین آب شرب مردم و مباحثی نظیر بازچرخانی، تصفیه آب و شیرینسازی است.
وی عنوان کرد: اولویت اول وزارت نیرو در موضوع آب، مصرف است؛ چون در همین امسال میزان بارندگی نسبت به سال گذشته با کاهش ۱۶ درصدی روبهرو بوده و نسبت به میانگین کسری بارشها به بیش از ۵۰ درصد میرسد. در ابتدا باید صرفهجویی را بالا برد و سپس به شیوه انتقال آب رجوع کرد و باید دانست که انتقال آب از دریا کار سادهای نیست.
وزیر نیرو در مورد برنامه وزارت نیرو تصریح کرد: استفاده از شیرینسازی آب دریا یکی دیگر از اقدامات وزارت نیروست. اولویت اول مربوط به تامین آب شرب برای ساکنان سواحل دریا و سپس انتقال آن به بخشهایی از سرزمین که در مجاورت دریا بوده و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است.
با توجه به تاکید مکرر وزیر نیرو بر تامین آب شرب، باید پرسید آیا بحران تامین آب شرب در کشور بحرانیتر از گذشته شده و مردم مناطق دیگری از کشور باید شاهد قطعیهای مکرر آب باشند؟
قطع آب شهرهای ایران
بسیاری از شهرها و استانهای ایران با بحران شدید کمبود آب شرب مواجه هستند، بهگونهای که در برخی مناطق مردم برای تامین آب آشامیدنی مجبور به استفاده از تانکرهای سیار یا حفر چاههای غیرمجاز شدهاند.
این بحران در دهههای اخیر در استانهای جنوبی، شرقی و مرکزی کشور مانند سیستان و بلوچستان، خوزستان، کرمان، یزد، هرمزگان شدت بیشتری داشت، اما با حکمرانی نادرست آب در کشور، این بحران به استانهای شمالی و بسیاری از کلانشهرها نیز رسیده است.
وزیر نیرو این صحبتها را در استان فارس مطرح کرده است، استانی که همه ساله در فصول گرم سال با بحران آب شرب روبهرو بوده و برخی شهرهای آن در طول روز برای ساعتهای متمادی آب ندارند.
دلایل بحران آب شرب در ایران
طی دهههای اخیر، میزان بارندگی در بسیاری از نقاط کشور کاهش یافته و دمای هوا افزایش پیدا کرده است. شاید بخش مهمی از این اتفاقات از محدوده مدیریتی مسئولان خارج باشد، اما نکته مورد توجه آن است که مشکل تأمین آب را نمیتوان به عوامل ناپایدار نسبت داد. کاهش ذخایر آب سطحی، خشک شدن رودخانهها و کاهش سطح آبهای زیرزمینی از مشکلاتی هستند که به دلیل حکمرانی نادرست آب رقم خورده است.
بخش زیادی از کل تقاضای آب کشور از طریق پمپاژ آبهای زیرزمینی تامین میشود. این امر باعث افت شدید سطح سفرههای زیرزمینی شده و فرونشست زمین از پیامدهای این وضعیت است. به دلیل کمبود آب سطحی، برداشت بیرویه از چاههای عمیق و نیمهعمیق شدت گرفته و این امر باعث افت شدید سطح سفرههای زیرزمینی و افزایش شوری آب در بسیاری از مناطق شده است. استانهایی مانند کرمان، یزد و فارس نمونههای بارز این مشکل هستند.
همچنین بسیاری از لولههای انتقال آب در ایران عمر بالایی دارند و دچار نشتیهای گستردهای هستند. درصد بالایی از آب در شبکه توزیع شهری هدر میرود که این میزان در برخی مناطق روستایی حتی بیشتر است.
نقش سدسازیهای غیراصولی و بیرویه در بحران آب شرب
نکته مورد توجه دیگر در رابطه با بروز بحران آب شرب، به سدسازیهای غیراصولی مربوط میشود. بسیاری از سدهای ساختهشده در کشور بهجای تأمین آب شرب، در بخشهای کشاورزی و صنعتی به کار میروند. در واقع هدف سدسازیهای بیرویه نه تامین آب شرب برای مردم، بلکه توسعه ناپایدار در استانهایی بوده که منابع آبی کافی نداشتهاند.
کاوه مدنی، امیر آقاکوچک و علی میرچی، پژوهشگران و فعالان زیستمحیطی، در مقالهای تحت عنوان «خشکسالی اقتصادی-اجتماعی ایران»، به وضعیت بحران آب، سدسازیهای بیرویه و مشکلات حکمرانی آب پرداختهاند.
بنا بر یافتههای این مقاله، ناهمزمانی بارش و فصول آبیاری، همراه با توزیع نامتوازن منابع آب، انگیزهای برای توسعه سدسازی در ایران بود. پس از جنگ ایران و عراق، ساخت سدها بشدت گسترش یافت، طوری که ایران به یکی از سه کشور برتر در سدسازی تبدیل شد. با این حال، این سیاست بدون عواقب نبود. آبگیری سدها منجر به جابهجایی جمعیت، تغییر کاربری اراضی و تخریب اکوسیستمها شد. در سالهای اخیر، بسیاری از این سدها خالی ماندهاند و توجیه اقتصادی و محیطزیستی خود را از دست دادهاند. موضوعی که باعث افزایش انتقادات عمومی و کاهش اقبال سیاسی به سدسازی شده است.
سیاستهای شتابزده پس از جنگ، منجر به نابودی منابع طبیعی و تهدید سلامت انسانها شد. با وجود اثرات نامطلوب محیطزیستی و اقتصادی متعدد، تشدید روند توسعه فنی و تکنولوژی سریع، بهجای توسعه پایدار، هنوز هم عامل اصلی تصمیمگیریهای توسعهای کشور معرفی شده است. زمانیکه سدسازی از رونق افتاد، توجه مسئولان به گزینههای تکنولوژیکی دیگری مانند انتقال آب و توسعه آب شیرینکنها جلب شد. طرحهایی که نهتنها در زمینه حکمرانی آب بهبودی حاصل نکرد، بلکه بر شدت بحران آب افزود.
ساختار نامناسب حکمرانی آب
ساختار سلسلهمراتبی مدیریت آب زمینه ناکارآمدی را فراهم کرده است. تمرکز بر پروژههای زودبازده، بدون توجه به پایداری منابع، موجب تضعیف مدیریت منابع آب شده است. بحران آب شرب در ایران سالهاست که در بسیاری از استانها به یک معضل جدی تبدیل شده است. قطعی مکرر آب، افت فشار و جیرهبندی آب در مناطق مختلف کشور، بهویژه در استانهایی با اقلیم خشک و نیمهخشک، مشکلات متعددی را برای شهروندان ایجاد کرده است.
با این حال، در همین استانهایی که مردم با کمبود شدید آب مواجه هستند، کشاورزی یا صنایع آببر همچون فولاد و پتروشیمی توسعه پیدا کردهاند؛ تصمیمی که بهوضوح نشاندهنده ضعف در برنامهریزی منابع آب کشور است.
در برخی موارد، بحران آب چنان شدید بوده که حتی پس از ایجاد برخی صنایع آببر، امکان بهرهبرداری از آن وجود نداشته است. نمونه بارز آن در استان فارس دیده میشود، جایی که برخی پتروشیمیها ساخته شدهاند، اما به دلیل کمبود آب، راهاندازی آنها ممکن نشده است. با این حال، سیاستهای توسعهای همچنان بر احداث این صنایع در مناطق خشک تاکید دارند، بدون آن که منابع آبی مورد نیاز آنها تامین شده باشد.
با تشدید بحران آب، وزیر نیرو بر طرحهای انتقال آب مانور میدهد، راهکاری که خود میتواند بحران را عمیقتر کند، چراکه انتقال آب نهتنها هزینههای هنگفتی دارد، بلکه میتواند تعادل اکولوژیکی را برهم زند و مشکلات زیستمحیطی جدی ایجاد کند. چنین پروژههایی نهتنها راهحل پایدار نیستند، بلکه میتوانند به اختلافات منطقهای و تشدید بحران منجر شوند.
اولویت اول وزارت نیرو در موضوع آب مصرف است!
وزیر نیرو در حالی اولویت اول وزارت نیرو را موضوع مصرف میداند که بسیاری از کارشناسان بر مشکل مدیریت، حکمرانی و هدفگذاریهای نادرست در زمینه آب تاکید دارند. موضوعاتی که نه به دلیل مصرف بیرویه، بلکه به دلیل حکمرانی نادرست منابع موجود رقم خورده است.
بسیاری از شهرهای استان فارس که وزیر نیرو در آن جغرافیا از تلاش برای تامین آب شرب صحبت کرده، زمانی مهد کشاورزی بودند و به طبیعت دستنیافتنی شناخته میشدند. اما در حال حاضر، با جیرهبندی آب دستوپنجه نرم میکنند و درگیر نیازهای ابتدایی در زمینه آب هستند.
موضوع مصرف بیرویه که مدام توسط مسئولان مطرح میشود، خود میتواند به بحران مدیریت منابع و توزیع نادرست بازگردد. در حالی که شهروندان به صرفهجویی در مصرف آب ترغیب میشوند، بخش عمدهای از هدررفت آب ناشی از سومدیریت، سیاستهای اشتباه و تخصیص نادرست منابع آبی است.
همانطور که پیشتر اشاره شد، توسعه صنایع آببر و کشاورزی سنتی در مناطق کمآب، از مواردی است که مشکل کمآبی در ایران را تشدید کرد. از این رو، اصلاح شیوههای آبیاری و تغییر سیاستهای کشاورزی و صنعتی میتواند تاثیر بسیار بیشتری از صرفهجویی خانگی داشته باشد.
همچنین اصلاح و سرمایهگذاری در توسعه زیرساختها از جمله لولههای آب، میتواند میزان نشتی از لولهها را کم کند و میزان آب صرفهجوییشده از این طریق، از تلاشهای شهروندان برای کاهش مصرف بیشتر میشود.
مردم بارها به صرفهجویی دعوت شدهاند، اما مشخص نیست که منابع آبی کشور چگونه و به چه بخشهایی تخصیص داده میشود. بدون یک مدیریت علمی و شفاف، صرفهجویی شهروندان تاثیر چندانی در حل بحران ندارد. هرچند مصرف بهینه آب ضروری است، اما تمرکز بیش از حد بر روی رفتار شهروندان و نادیده گرفتن سیاستهای کلان مدیریتی، باعث پنهان ماندن ریشه اصلی بحران میشود.
بحران آب اکنون به مرحلهای رسیده که دیگر امکان قطع آب برخی استانها برای تامین نیاز کلانشهرها وجود ندارد. این مسئله خطر جیرهبندی آب در شهرهای بزرگ را افزایش داده است؛ در واقع خطر بحران جیرهبندی سراسری آب مشابه آن چه در زمینه برق و گاز اتفاق افتاده، وجود دارد.
اگر در زمینه حکمرانی آبی، تغییرات جدی در کشور صورت نگیرد، پیامدهای این بحران شامل کاهش دسترسی به آب شرب، افزایش تنشهای اجتماعی و مهاجرتهای اجباری و تخریب جبرانناپذیر محیطزیست گریبانگیر بسیاری از مردم میشود.