از زمان ابلاغ سياست­هاي کلي اقتصاد مقاومتي بيش از شش سال و اندي مي­گذرد. اين سياست­هاي 24 گانه به­ مثابه الگويي بومي، علمي و عملياتي که برآمده از فرهنگ ناب انقلاب اسلامي ايران است با هدف افزايش قدرت اقتصادي کشور و حل مشکلات اقتصادي در 29 بهمن ماه 1392 توسط رهبر معظم انقلاب به عنوان نقشه راه در تمامي عرصه ها خصوصاً عرصه اقتصادي ابلاغ شد.

به گزارش "صدای بانک" ،  در مطلع سياست­هاي ابلاغي به روشني تاکيد شده است، چنانچه ايران اسلامي با استعدادهاي سرشار خود، از الگوي  اقتصاد مقاومتي  پيروي کند، «نه تنها بر همه‌ مشکلات اقتصادي فائق مي‌آيد و دشمن را که با تحميل يک جنگ اقتصادي تمام عيار در برابر اين ملت بزرگ صف‌آرايي کرده، به شکست و عقب‌نشيني وا مي‌دارد، بلکه خواهد توانست در جهاني که مخاطرات و بي‌اطميناني‌هاي ناشي از تحولات خارج از اختيار، مانند بحران‌هاي مالي، اقتصادي، سياسي و ... در آن رو به افزايش است، با حفظ دستاوردهاي کشور در زمينه‌هاي مختلف و تداوم پيشرفت و تحقق آرمان‌ها و اصول قانون اساسي و سند چشم‌انداز بيست ساله، اقتصاد متکي به دانش و فناوري، عدالت بنيان، درون‌زا و برون‌گرا، پويا و پيشرو را محقق ساخته و الگوئي الهام‌بخش از نظام اقتصادي اسلام را عينيت بخشد». به جرات مي ­توان گفت سياست­هاي کلان، آينده­ ساز و روشنگرانه ­اي که ولي و مراد ما در آن مقطع در خشت خام و تاريک زمان ديدند هيچ يک از ما در آئينه صيقلي و روشن پيش روي خود نديديم. چنانچه در اين خصوص بخواهيم اندکي واقع بينانه به موضوع نگاه کنيم و سياست­هاي 24 گانه را يک بار ديگر مورد بازخواني و مداقه قرار دهيم، متاسفانه در اين حوزه چيزي جز « افسوس خوردن براي اقدام­ هاي ناکرده » و کلامي جز « اي کاش موضوع را جدي  مي گرفتيم، جور ديگر مي ­ديديم و مسير پيش­رو را در امتداد چراغ­هاي برافروخته به دست رهبري طي مي­ کرديم»، نمي توانيم بر زبان برانيم. پرواضح است در عرصه ميدان اقتصادي آنچنان که گفته شده بود و آنچنان که بايد و شايد اقدامات موثري صورت نگرفته و نقشه راه ترسيم شده به درستي پياده ­سازي نشده است. براي مفهوم اقتصاد مقاومتي تعاريف متفاوتي از سوي انديشمندان و مسئولان ارائه شده است که هر کدام در جاي خودش صحيح بنظر مي­ رسد اما در تعريف جامع و کامل اقتصاد مقاومتي از زبان رهبر معظم انقلاب اينگونه آمده است: «اقتصاد مقاومتي يعني آن اقتصادي که در شرايط فشار، در شرايط تحريم، در شرايط دشمني ها و خصومت هاي شديد مي تواند تعيين کننده رشد و شکوفايي کشور باشد». همين تعريف است که امروز در شرايط تحريم حداکثري و ظالمانه موجبات  افسوس گفتن همگان را فراهم کرده است.  پس از نگاه ايشان رکن اساسي و مهم در اقتصاد مقاومتي ،آن است که اقتصاد بايد بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئه ي دشمن قرار بگيرد، مقاومت کند. همچنين از نگاه ايشان اقتصاد مقاومتي بايد درونزا و در عين حال برونگرا باشد. رهنمود ايشان مبتني بر اين است که  نبايد دور کشور حصار کشيد؛ اما نبايد درونزايي را هم فراموش کرد. اگر اقتصاد ملي از درون نجوشد و فوران نکند، به جايي نخواهيم رسيد. تعامل با دنيا در زمينه هاي اقتصادي خيلي خوب است؛ اما تأمل هوشمندانه و تعاملي که معناي آن درونزايي اقتصاد باشد. در واقع مقاوم سازي، درون­زايي و برون­گرايي عرصه اقتصاد، ريل­ هايي هستند که ما را به سلامت به مقصد نهايي مي­رسانند ولي متاسفانه به دلايل مختلف طي سال­هاي گذشته واگن­ هاي اقتصاد را  کمتر در روي اين ريل­ ها به حرکت درآورديم و لذا در اين روزهاي سخت  بيشتر در حال جبران و تلافي مافات و کم کاري هاي آن دوره زماني هستيم. بدون شک اين مقاومت و مصونيت بخشي از نگاه ايشان الزاماتي داشته و دارد که در ادامه با استناد به فرمايشات معظم­ له و به اختصار اشاره مي ­شود. باشد که همه ما با التفات بيشتري به آنها بنگريم و در جهت تحقق الزامات و عملياتي شدن بندبند سياست­هاي اقتصاد مقاومتي بکوشيم: استفاده از همه ي ظرفيت هاي دولتي و مردمي: بايد فکري بکنيد براي اينکه به بخش خصوصي توانبخشي بشود؛ حالا از طريق بانک هاست، از طريق قوانين لازم و مقرراتِ لازم است؛ از هر طريقي که لازم است، کاري کنيد که بخش خصوصي، بخش مردمي، فعال شود .به مردم هم بايد واقعاً ميدان داده شود.   حمايت از توليد ملي : حمايت از توليد ملي، آن بخشِ درونزاي اقتصاد ماست و به اين بايستي تکيه کرد. واحدهاي کوچک و متوسط را فعال کنيد .البته خوشبختانه واحدهاي بزرگ ما فعال اند، خوب اند و سوددهي شان هم خوب است، کارشان هم خوب است، اشتغالشان هم خوب است؛ ليکن بايد به فکر واحدهاي متوسط و کوچک باشيد؛ اين ها خيلي مهم است، اين ها در زندگي مردم تأثيرات مستقيم دارد.   مديريت منابع ارزي: روي اين مسئله دقت کنيد، خيلي بايد کارکنيد .واقعاً بايد منابع ارزي را درست مديريت کرد.  واقعاً يک تصميم قاطع گرفته شود، روي آن تصميم پافشاري شود و مسئله را دنبال کنيد. به هر حال منابع ارزي بايد مديريت دقيق بشود.   مديريت مصرف: يک مسئله هم در اقتصاد مقاومتي، مديريت مصرف است. مصرف هم بايد مديريت شود. اين قضيه اسراف و زياده روي، قضيه مهمي در کشور است... ما يک ملت مسلمانِ علاقه مند به مفاهيم اسلامي هستيم، اينقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگي مان اهل اسرافيم... دولت خودش يک مصرف کننده بسيار بزرگي است… حقيقتاً در کار مصرف، صرفه جوئي کنيد .صرفه جوئي، چيز بسيار لازم و مهمي است.   شناسايي و برنامه­ريزي  بر روي فعّاليت­ها و زنجيره هاي اقتصادي مزيت دار کشور: مسئولين محترم دولتي بايد فعّاليت­ها و زنجيره هاي اقتصادي مزيت دار کشور را شناسايي کنند و بر آن ها متمرکز بشوند؛ بعضي از فعّاليت­هاي اقتصادي در کشور اولويت دارد، اهمّيت دارد، مثل مادر مي ماند و از آن، باب هاي متعدّد اقتصادي و توليدي گشوده مي شود؛ روي آن ها بايست تمرکز کنند؛ آن ها را بايد شناسايي کنند و نقشه راه را مشخّص کنند.   تقويت صنايع متوسط و کوچک: به صنايع متوسّط و کوچک نگاه ويژه بکنند.  الان چندين هزار کارگاه و کارخانه متوسّط و کوچک در کشور هست. ..  آن چيزي که در متن جامعه اشتغال ايجاد مي کند، تحرّك ايجاد مي کند و طبقات پايين را بهره مند مي کند، همين صنايع کوچک و متوسّط است؛ اين ها را تقويت کنند و پيش ببرند.   بهره وري از انرژي:  ادّعا مي شود و گفته مي شود که اگر ما بتوانيم بهره وري انرژي را ارتقا بدهيم، بالا ببريم و صرفه جويي کنيم، صد ميليارد دلار صرفه جويي خواهد شد؛اين مبلغ کمي نيست، مبلغ زيادي است؛ اين را جدّي بگيرند.   مبارزه جدي با فساد:  با فساد مبارزه جدّي بشود، با ويژه خواري مبارزه جدّي بشود، با قاچاق مبارزه جدّي بشود؛ اين ها دارد به اقتصاد کشور لطمه ميزند و ضررش را مردم مي برند.   دانش بنيان شدنِ بخشهاي مهمّ اقتصاد داخلي: بخش هايي در اقتصاد ما وجود دارد که مهم و داراي اهمّيت است؛ مثلاً بخش نفت و گاز يا بخش توليد موتور که براي خودرو، براي هواپيما، براي قطار، براي کشتي مورد استفاده است، اين بخشهاي حسّاس و مهم، دانش بنيان بشود. جوانهاي ما، دانشمندان ما نشان داده اند که مي توانند نوآوري کنند، مي توانند ما را از آن سطحي که در فنّاوري داريم بالاتر ببرند... پس بنابراين دانش بنيان شدنِ بخشهاي مهمّ اقتصاد داخلي، يکي از کارهايي است که در اقتصاد مقاومتي شرط است و بايستي انجام بگيرد. بهره برداري از بخش­هاي سرمايه گذاري شده در کشور: ما در گذشته روي بعضي از بخش ها سرمايه گذاري کرده ايم؛ از آن ها بهره برداري بشود و استفاده بشود. ما در زمينه ي نيروگاه سازي در کشور سرمايه گذاري خوبي کرديم؛ در زمينه ي پتروشيمي سرمايه گذاري خوبي کرديم ... اين قسمتهايي که سرمايه گذاري شده است، برايش تلاش شده است و زحمت کشيده شده است، احياء بشود و از آن ها استفاده بشود. شرط انتقال فنّاوري در همه ي معاملات خارجي: در همه ي معاملات خارجي اي که ما انجام مي دهيم، انتقال فنّاوري را شرط کنيم. .. فنّاوري را داخل کشور کنند. در قراردادها اين را بايد بشدّت مورد توجّه قرار بدهند.