در اين ميان بانک ها نيز به عنوان سازمان هاي مردمنهاد و مشتري محور از اين قاعده مستثني نبوده و نيستند.امروزه نقش و تاثير فناوريهاي ديجيتال بر دنياي خدمات مالي انکارناپذير است. بديهي است اين فناوريها ازيکطرف کارايي و اثربخشي بانکهاي سنتي را به چالش کشيده و از طرف ديگر براي ارائه سرويسهاي سريعتر، بهتر و ارزانتر به مشتريان نسل ديجيتال و سنت شکن امروز، نزديک و نزديک تر مي شوند.
صنعت بانکداري در مسير پيش رو چنانچه نتواند خود را با پيشرفت هاي روزافزون تکنولوژي و گسترش ارتباطات مجازي و اقتضائات زندگي مدرن همسو کند و تسهيلات لازم را براي روان سازي فرايندهاي خود به کار نگيرد، محتوم به شکست و ايجاد فاصله معني دار بين بانک و مشتري خواهد شد. شايد به جرات بتوان گفت در آينده اي نه چندان دور صرفاً بانک هايي موفقيت اند که به معناي واقعي کلمه همراه مشتريان باشند و نقشي پررنگ در گوشي هاي هوشمند آنان داشته باشند. بانک ها به گفته پروفسور «دينج» بايستي براي موفقيت در بازار آينده بر چهار عنصر «دسترسي»، «هزينه فايده»، «کارايي در زمان» و «امنيت» به عنوان عناصر اصلي بانکداري نوين استوار باشند.
در اين راستا در برخي کشورهاي اسلامي شاهد شکل گيري و رونق يک مفهوم نوظهور و سه وجهي هستيم که از تلفيق سه حوزه «فناوري هاي رايانه اي»، «صنعت بانکداري» و «احکام اسلامي» پديد آمده است که صاحب نظران از اين تلفيق خجسته به عنوان «فين تک اسلامي» ياد مي کنند.
حوزه فينتک يا فناوري مالي به زبان ساده به معناي کاربرد نوآورانه فناوري در ارائه خدمات مالي است. فينتک به کمپانيهايي اشاره دارد که با کاربرد تکنولوژي تلاش ميکنند تا خدمات مالي را کارآمدتر سازند. بنظر مي رسد اين فين تک بنا دارد تا فرايندهاي موجود در بانک هاي سنتي را با فناوري هاي مدرن تلفيق کند و با عبور آنها از فيلتر شريعت، ضمن ايجاد اصلاحات نوين بانکي، خدمات متنوعي در راستاي رفع نيازهاي جديد مشتريان ارائه دهد.
خوشبختانه حوزه فينتک طي ساليان گذشته با رشد چشمگيري روبهرو بوده و بسياري از افراد هوشمند و شرکتهاي پيش گام نيز در اين حوزه ورود کرده و در حال حاضر مشغول به ارائه خدمات هستند. از طرف ديگر در برخي از کشورهاي اسلامي هم طي سال هاي گذشته تلاش کرده اند تا اين حوزه نوظهور را با آموزه هاي ديني تلفيق و محصولات مالي جامعه خود را منطبق با ارزش هاي موجود در شريعت اسلام ارايه کنند. پر واضح است اين شرکتها عموماً استارتآپهايي هستند که به دليل چابکي و بهره گيري از خلاقيت بيشتر تلاش دارند تا خودشان را در سيستمهاي مالي جامعه جا بيندازند و بانک هاي سنتي را به چالش بکشند.
در اين ميان يکي از کشورهاي پيشرويي که در حوزه فين تک قدم هاي موثري برداشته، کشور اندونزي است. اين کشور چند سال پيش اعلام کرد که تا سه ماهه سوم سال 2020، (يعني همين ايامي که در آن بسر مي بريم) قادر خواهد بود تا نقشه راه «فين تک اسلامي» را در کشور خود ارايه و پياده سازي کند. هر چند اين اقدام ارزشمند تا اين لحظه هنوز رونمايي و اعلام نشده است اما گام برداشتن اين کشور در مسير صحيح بانکداري اسلامي و اهتمام سياستگذاران کلان اين کشور براي رفع نيازهاي آينده صنعت بانکداري اسلامي اقدام مناسب و ارزنده اي محسوب مي شود.
بسياري از تحليلگران و آينده پژوهان حوزه بانکداري بر اين باورند که آينده صنعت بانکداري درگرو رشد فين تکهاست. البته يادمان نرود رشد و گسترش فين تکها نيز مانند رشد و گسترش همه تکنولوژي هاي جديد و نوظهور داراي معايب و محاسني است و مانند تيغ جراحي قادر است هم باعث نجات و هم باعث هلاکت بيماران گردد. مهم اين است که اين تيغ در دست کدامين پزشک( حاذق يا ناشي ) قرار گرفته باشد. از آنجا که ظهور و گسترش حوزه فين تک بر روي دو ضلع اصلي صنعت بانکداري، يعني «مشتريان» و «سيستم بانکي» به شدت تأثيرگذار است، لذا مسئولان ارشد بانکي کشورمان بايد قبل از هر گونه سياستگذاري و انجام اقدام هاي عملياتي به تبعات مثبت و منفي اين امر کاملاً واقف باشند. اين در حالي است که براي ايجاد و گسترش فين تک هاي اسلامي ضلع ديگري به اضلاع قبلي اضافه مي شود که اين ضلع درواقع آموزه هاي شريعت اسلام و باورهاي ديني مشتريان است که ظرافت هاي پياده سازي آن را دشوارتر مي کند. يادمان نرود با گسترش حوزه فين تک بزودي مدلهاي کسبوکار بانکي تغيير، حاشيه سود بانکها کاهش و سهم قابلتوجهي از بازار مشتريان به دليل ارائه حق انتخاب بيشتر و دادن امکانات وسيع تر به آنان از دست بانک هاي سنتي خارج مي شود. پس تا دير نشده همه سياستگذاران پولي و بانکي بايد ضمن آمادگي براي مواجهه با فرصت ها و چالش هاي آتي صنعت بانکداري، براي بازيگران و بازي گردانان حوزه فين تک بويژه از نوع اسلامي آن، تعمق و بسترسازي کنند.