در ادبیات اقتصادی، بازارهای مالی بهعنوان جریانهای هدایتکننده منابع مالی از بخش غیرمولد به بخش تولید و مولد دارای نقش حیاتی در رشد اقتصادی، اشتغالزایی، سرمایهگذاری، تثبیت متغیرهای پولی و مالی و درمجموع بهبود رفاه جامعه است. اهمیت این بازارها به حدی بالا است که از آنها بهعنوان شریانهای اصلی اقتصاد یاد میشود.
بازار سرمایه به عنوان یکی از ارکان اصلی بازار های مالی مهمترین تقش را در این شریان اصلی بازی می کند. در این میان کاندیداهای ریاستجمهوری بیش از گذشته به نقش مهم و موثر بازار سرمایه در تامین کسری بودجه و کمک به تامین مالی دولت پی بردهاند. در خرداد ۱۴۰۰ و در زمان انتخابات ریاستجمهوری کمتر خانوادهای در کشور است که با بازار سرمایه و بورس ناآشنا باشد.
در کنار این موضوع همچنان بازار سرمایه ما از درون با اقدامات غیرکارشناسی دست و پنجه نرم میکند که مهمترین این اقدامات غیرکارشناسی ایجاد دامنه نوسان است که خود نه تنها در جذب سرمایه اثر مثبت نداشته است بلکه باعث تضعیف قابل ملاحظه نقد شوندگی بازار شده است. به این عوامل روند مذاکرات هستهای کشور و تاثیر آن بر قیمت ارز به عنوان یکی از عوامل بنیادی قوی و اثرگذار بر بازار سرمایه را هم باید افزود. البته معمولا در زمان نزدیک به انتخابات دولتها با اتخاذ تصمیمات غیرکارشناسی بهدنبال کاهش قیمت ارز خواهند بود تا بتوانند از این بابت از کارنامه اقتصادی خود دفاع کنند؛ موضوعی که در این روزها شاهد آن هستیم.
در مجموع با توجه به عوامل گفته شده تا زمان انتخابات ریاستجمهوری بهنظر نمیتوان انتظار شرایط رونق پایدار در بازار سرمایه را داشت. البته در این بین بازار شاهد نوسانات مثبتی خواهد بود. این موضوع قابلتوجه است که درحالحاضر بیش از نیمی از نمادهای بازار در دو ماه گذشته صفهای فروش خود را حفظ کردند بیآنکه خریداری تمایل به خرید این سهمها داشته باشد. بهنظر میرسد این رویه برای اینگونه از سهمها در یک ماه آتی ادامهدار خواهد بود از سوی دیگر باید عنوان کرد در زمان تبلیغات کاندیداهای ریاستجمهوری فعالان بازار سرمایه به دقت و شدت ایدهها و وعدههای اقتصادی و بهخصوص موارد مرتبط با بازار سرمایه را دنبال خواهند کرد.
بعد از انتخابات نگاه سیاسی جناح پیروز بهخصوص در رابطه با ارتباط با بلوک غرب یا بلوک شرق یکی از عواملی تعیین کننده خواهد بود که در تحلیل فعالان بازار سرمایه اثرگذار است. تصمیمات دولت در رابطه با بازارهای موازی بازار سرمایه از جمله نگاه دولت جدید به نرخ بهره، نگاه دولت جدید به بازار مسکن و همچنین حتی به خروج پول از کشور در جهت سرمایهگذاری در رمز ارزها میتواند بر روند بازار سرمایه در دولت جدید بسیار اثرگذار باشد. البته باید در نظر گرفت با توجه به شرایط اقتصادی کشور و عوامل کلان موثر بر آن مثل رشد حجم نقدینگی، تراز تجاری کشور، تحریمها و کسری بودجه دولت به ما این سیگنال را میدهد که کاهش احتمالی قیمت ارز در زمان انتخابات پایدار نخواهد بود و در نتیجه برای کنترل تورم دولت جدید نیازمند تلاش بیشتر و گذر زمان بیشتر است. باید اشاره شود که لغو یا عدم لغو تحریمهای غرب چه پیش از انتخابات و چه پس از انتخابات بر بازار سرمایه تاثیرگذار خواهد بود؛ چه از تاثیراتی که بر قیمت ارز خواهد گذاشت و چه اثراتی که بر واردات و صادرات، میزان فروش شرکتها و همچنین مبادلات پولی و مالی خواهد داشت. از آنجا که بازار سرمایه از عوامل مختلفی تاثیر میپذیرد باید در نظر داشت برخی از عوامل به درون کشور و نگاه دولت جدید مرتبط نیست که مهمترین این عوامل ادامه روند قیمتها در بازارهای جهانی است.
در مجموع با توجه به شرایط اقتصادی کشور و ادامهدار بودن تورم پیشبینی میشود با روی کار آمدن هر دولتی از هر جناحی بازار سرمایه در ۶ ماه دوم سال یعنی در آغاز کار دولت جدید روند صعودی به خود بگیرد. البته در ابتدا نیاز است که بازار سرمایه به یک تعادلی پایدار را تجربه کند.