سفارت روسیه در بروکسل، بزرگترین سفارت این کشور در جهان می باشد و بیش از 40 تیم روسی در زمینه همکاری های دو جانبه در آن به کار و فعالیت اشتغال دارند.
روسیه با استفاده از اتحادیه اروپا در جستجوی تأمین نیازهای اقتصادی خویش در جهت توسعه کشور است اما به هیچ وجه خود را در چارچوب ارزش ها و استانداردهای اتحادیه اروپا قرار نمی دهد.
در مقابل، اتحادیه از ظرفیت ها و توانایی های روسیه برای تبدیل شدن به یک قدرت جهانی بیم دارد و همچنین وابستگی اروپا به منابع انرژی روسیه مانع از آن می شود که این کشور را تحت فشار قرار دهد، از این رو همواره در تلاش است تا روسیه را به شریک قابل اطمینان و هم راستا با ارزش های غربی تبدیل نماید.
با وجود دیدگاه های گوناگون در روسیه و اتحادیه اروپا نسبت به همدیگر تا جایی که برخی از آنان بدنبال رد رابطه با طرف دیگر می باشند، در هر صورت روابط گسترده و متنوعی میان آنان وجود دارد که باید مهمترین وجه اشتراک را در مقوله انرژی بیابیم. در حقیقت انرژی از مهم ترین متغیرها و محورهای معادلات روسی – اروپایی است. خصوصا در مورد گاز، اتحادیه اروپا 44 درصد از نیازهایش را از جانب روسیه تأمین می نماید و 67 درصد از صادرات گاز روسیه وارد اروپا می شود.
در این میان دو دلیل دارد که اتحادیه اروپا به روسیه به عنوان منبع تأمین انرژی نگاه می کند:
نخست آن که روسیه در همسایگی اروپا می باشد و به صرفه ترین گزینه برای واردات انرژی به اروپاست.
دیگر اینکه روسیه نسبت به سایر کشورهای حوزه خلیج فارس و خاورمیانه که دارای منابع انرژی فراوانی هستند باثبات تر می باشد. در حقیقت روسیه بر خلاف دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه، درگیر بحران های متعدد نمی باشد و این شانس صدور دائمی انتقال انرژی را تضمین می نماید.
بدین ترتیب مسأله انتقال نفت و گاز روسیه به اروپا، از اصلی ترین و اساسی ترین موضوعات مطرح شده در روابط طرفین است. چنانچه در سال های گذشته نیز همواره بحث انرژی، از بخش های مهم گفت و گوهای آنان در عرصه اقتصادی بوده است.
در این میان بد نیست یادآور شویم که بعضی از عملکردهای دولت روسیه در مورد صادر کردن انرژی به اروپا باعث شده اهمیت این کشور به عنوان کانون ثبات انرژی در نظر مقامات بلندپایه بروکسل تا اندازه ای کمرنگ شود.
اگرچه، روسیه یک شریک باثبات می باشد اما به اندازه کافی قابل اطمینان نیست. مواردی چون: قطع صدور گاز به اوکراین، مولداوی و بلاروس و تحریم نفتی استونی بر اعتبار روسیه در بازار انرژی اروپا لطمه وارد نموده است. از دیگر سو، امتناع روسیه از تصویب پیمان منشور انرژی که بر لزوم خصوصی سازی صنعت انرژی آن کشور تأکید می نماید، در کنار دخالت هر چه بیشتر دولت در صنعت نفت و گاز خصوصاً اعمال کنترل بر مسیرهای حمل و نقل و ترانزیت انرژی به بازارهای اروپایی، بر نگرانی اتحادیه اروپا در مورد اتکای روزافزون به واردات انرژی از روسیه اضافه کرده است.
به همین دلیل روابط روسیه و اتحادیه اروپا با اینکه پیشرفت های زیادی کرده اما همچنان با اختلافات عدیده ای نیز روبرو بوده است. به عنوان مثال: تحریم نوزده ماهه واردات گوشت از لهستان، اعمال مجازات اقتصادی و تحریم نفتی علیه استونی، مخالفت با استقرار طرح سپر دفاع ضدموشکی در لهستان و جمهوری چک، به تعلیق درآوردن عضویت در پیمان تسلیحات متعارف، به رسمیت شناختن استقلال کوزوو از سوی اروپا، جنگ روسیه با گرجستان و به رسمیت شناختن استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی، قطع گاز صادراتی روسیه به اروپا در زمستان 2008، تصمیم سران اتحادیه اروپا در مورد جای دادن بلاروس در برنامه (مشارکت با شرق)، اختصاص سرمایه لازم برای تحقق یافتن طرح خط لوله ناباکو، اعلام آمادگی اتحادیه اروپا برای سرمایه گذاری در مدرنیزه ساختن شبکه انتقال گاز اوکراین به شرط دست یافتن به خطوط لوله انتقال گاز و . . . از مهم ترین مسائلی هستند که در سال های اخیر بر روابط روسیه و اتحادیه اروپا خدشه وارد کرده است.