به گزارش "
صدای بانک" ، تولید و تجارت در اقتصاد کشورها نقشی همسان و همپایه ایفا میکنند. سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی در کشوری مانند امارات با استفاده از ظرفیتهای تجارت خارجی حاصل شده است. ایران نیز به واسطه موقعیت استراتژیک در منطقه و گذر بخشی از جاده ابریشم از ایران این امکان را دارد که از ظرفیت ترانزیت کالا و قابلیتهای صدور منابع انرژی به خوبی استفاده کند. آنگونه که نائب رئیس اتاق بازرگانی ایران وچین میگوید سابقه تاریخی اقتصاد ایران نشان میدهد که بیشتر اقتصاد کشور از سالهای دور متکی به تجارت بوده است نه تولید و میتوان از این ظرفیت برای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی بهره برد.
به عقیده کارشناسان، خلیج فارس در واقع بدون ایران بسیارى از قابلیتهاى صدور منابع انرژى را به جهان از دست خواهد داد. ایران با داشتن بیش از دو هزاركیلومتر ساحل از دهانه اروندرود تا بندر گواتر، علاوه بر تسلط بر راههاى آبى منتهى به اقیانوس هند، تنها كشورى است كه مى تواند از طریق خشكى منابع انرژى خلیج فارس را به بسیارى از مناطق جهان انتقال دهد.
در واقع «ایران مى تواند به مانند پلى ما بین خلیج فارس، قفقاز و كشورهاى اروپایى بوده و اقدامات لازم را براى افزایش روند مبادلات به عمل آورد.»
موقعیت ممتاز ایران جهت انتقال انرژى هنگامى تكامل مى یابد كه بسیارى از كشورهاى همسایه ایران و یا در نزدیكى ایران، به عنوان عمده ترین مصرف كنندگان، نفت و گاز خلیج فارس، نگاه خود را جهت استفاده از این انرژى تنها به طرف ایران متوجه نموده اند، زیرا ایران داراى امن ترین و نزدیك ترین راه ها به منابع انرژى بوده و مسیر انتقال آن نیز از نظر عوارض طبیعى، مناسب ترین مسیر از نظر انتقال نفت و گاز و صرفه جویى در پول و زمان و همچنین ایمنى صنعتى است.
ایران حتى با استفاده از خطوط لوله مى تواند، نفت و گاز خلیج فارس را به سواحل دریاى مازندران انتقال دهد، ضمناً ایران توانسته تاكنون حدود 5میلیون بشكه نفت كشورهاى حاشیه دریاى مازندران را در نكا دریافت و از طریق خلیج فارس همین میزان نفت را براى آنها صادر كند و به ازاى هر بشكه 2 دلار دریافت نماید.
مجیدرضا حریری، نائب رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین در گفت وگو با خبرنگار صدای بانک اظهار کرد: سابقه تاریخی اقتصاد کشور نشان میدهد بیشتر اقتصاد کشور در سالهای دور بیشتر در خدمات و بازرگانی بوده است و ایران چندان کشوری صنعتی به حساب نمیامده است.
باید معین شود چند درصد از تولید ناخالص داخلی قرار است از تولید یا تجارت به دست آید
وی افزود: استفاده از مزیتهای نسبی در تولید کشور نیازمند آن است که ابتدا استراتژی توسعه صنعتی و اقتصادی در کشور تدوین شود تا معین شود که چند درصد از تولید ناخالص داخلی قرار است از راه تولید به دست آید. بخشی از این سهم باید از تولید صنعتی، بخشی معدنی و بخش دیگر کشاورزی به دست آید.
نائب رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین اظهار کرد: به دلیل نوع جغرافیای کشور ایران در جایی قرار گرفته است که مزیت نسبی کشور تجارت است و تجارت کالا از غرب به شرق و از شمال به جنوب از جمله ظرفیتهای کشور است این موضوع چه برای تجارت مستقیم و چه از طریق تسهیل تجارت برای کسانی که می خواهند از این مسیر برای عبور و ترانزیت کالا استفاده کنند قابل بهرهبرداری است.
حریری اظهار کرد: از سند چشمانداز تنها 5 سال باقی مانده است. اهدافی در آن پیشبینی شده است که ایران کشور برتر منطقه باشد اما حرکتها در چارچوب این سند صورت نگرفته است.
باید معین شود مزیت تولید باید در کدام بخشها باشد
وی ادامه داد: درحالی که برای اقتصاد ملی سند استراتژی نوشته نشده است سندی با نام استراتژی تدوین شده است .ابتدا باید معین شود که مزیت تولید در کشور ما باید در کدام بخشها باشد.
وی افزود: ما در ارتباط تجاری با کشورها از جمله چین باید به دنبال آن باشیم که آیا متحد تجاری ما هستند یا خیر. باید بررسی شود که امکانات و فرصتهای ما در بازارهای هدف چییست و متاسفانه پاسخ به این پرسشها هیچ وقت با کار کارشناسی همراه نبوده است.
تلاش های بخش خصوصی و اتاقهای مشترک در نبود استراتژی معین راه به جایی نمیبرد
نائب رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین اظهار کرد: وقتی برنامه و استراتژی صنعتی وجود ندارد تلاشهای بخش خصوصی، اتاق مشترکی و تشکلی نیز چندان راه به جایی نمیبرد. چین بزرگترین مقصد صادراتی ما است و 27 درصد صادرات کشور به مقصد چین انجام میشود.
به عقیده کارشناسان اهمیت ویژه سرزمینى ایران را مى توان در قالب پروژه هاى در دست اجرا و یا طرح هایى كه در آینده مى باید به مرحله اجرا درآید به وضوح دید، این طرح هاى در حال اجرا و طرح هاى آینده به شكلى است كه قدرت بلامنازع ایران را به عنوان شاهراه انتقال انرژى مورد تأیید قرار خواهد داد.
همه این طرح ها براساس نیاز كشورهاى مصرف كننده و اولویت قرار دادن و انحصارى بودن مسیر ایران است. از جمله این طرح ها، مى توان به پروژه انتقال گاز ایران به نخجوان براساس نیاز نخجوان و پروژه انتقال گاز به ارمنستان كه در فروردین ماه 86 افتتاح شد و یا خواسته هاى كشورهاى دیگر قفقاز و حاشیه دریاى سیاه و اروپاى شرقى به نفت و گاز ایران اشاره نمود.