صنعت گردشگری میتواند ایران را به یک اقتصاد مقتدر در منطقه تبدیل کند
۰
گردشگری ایران با داشتن بخش خصوصی مقتدر گوشه گیر شده است، گردشگری حلال ثبت جهانی شده اما در ایران نادیده گرفتند، در دولت قبل پیش پای بخش خصوصی سنگ اندازی شد، گردشگری دردوران کرونا نیاز به حمایت دارد.
.
به گزارش صدای بانک، ایران، سرزمینی پهناور و خاص، با داشتن تاریخی باستانی در کنار طبیعت، گاه منحصر به فردش که به روایتی هر ۴ فصل سال را با هم دارد، میتوانست یکی از اهداف گردشگری جهانی باشد؛ اما متاسفانه این آرزو فعلا در حد رویایی خام باقی مانده است. در آخرین گزارشهای منتشر شده از درآمدهای گردشگری در جهان، سهم ایران ( قبل از کرونا) از رقم ۶/۵ تریلیون دلار گردشگری جهانی در حدود ۱.۵ درصد بوده است.
اما حتی تا پیش از شیوع ویروس کرونا در جهان و در بازه زمانی سالهای ۹۰ تا ۹۸ نیز سهم ایران از کشورهای همسایه اش با فاصله در جایگاه پایین تری قرار داشت. این پایین بودن جایگاه نه فقط در مقایسه با کشوری، چون ترکیه که حتی در مقابل دبی و ارمنستان نیز شامل حال ایران شده است.
همهگیری ویروس کرونا در جهان صنعت گردشگری و در پی آن اقتصاد کشورهایی که به این صنعت وابسته هستند را به شدت تحت تأثیر قرار داد. معاون وقت گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در تابستان امسال در گزارشی اعلام کرد «خسارت مالی صنعت گردشگری ایران در دوران کرونا فراتر از ۳۲هزار میلیارد تومان شده و آمار بیکاری در این صنعت، به بیش از ۴۴هزار نفر رسیده است.».
از طرفی در آخرین خبرها و برآوردها نیز گفته شده است که حالا دیگر نه حتی ترکیه یا ارمنستان با تاریخی کهنسالتر بلکه این امارات متحده عربی است که پیشتاز گردشگری در منطقه شده و قطر نیز با برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ میتواند خود را به عنوان یکی از کشورهای مدعی در منطقه مطرح کند. کشورهایی که نه از نظر مساحت، نه از نظر آثار تاریخی و باستانی، و نه از نظر طبیعت خاص قابل مقایسه با ایران نیستند، حالا ایران را در گردشگری پشت سر میگذارند. در این میان برای جستجو دلایل و علت و راهکارهای عقب ماندگی ایران در حوزه گردشگری «مخاطب ۲۴» به سراغ پدر علم نوین گردشگری جهان پروفسور «محمدشریف ملک زاده» که در حال حاضر ریاست سازمان جهانی گردشگری حلال و رییس اتحادیه بینالمللی روسای دانشگاههای جهان را داراست، رفته است. دکتر ملک زاده، دارای مدرک دکترای مدیریت و دانشیار دانشگاه و تا پایان دولت دهم رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بوده و در سالهای اخیر نیز به طور متمرکز بر روی مساله گردشگری پژوهش و فعالیت کرده است. مساله گردشگری در ایران پس از دوران کرونا همچنان در وضعیت بحرانی قرار دارد. مساله این است که بحران گردشگری همواره در ایران وجود داشته است و در دوره کرونا بدتر نیز شده و آمارها نشان میدهد که اکنون امارات و ترکیه در این حوزه و در منطقه پیشتاز هستند و در مقابل ایران با یک چالش جدی مواجه شده و حتی گردشگری آن نسبت به سال ۱۳۹۷ نیز با افت مواجه شده است. با این شرایط چه وضعیتی را برای گردشگری ایران پیش بینی میکنید؟
یکی از مباحث بسیار مهم که باید به آن بیشتر دقت کنیم این است که در برنامه توسعه در افق ۱۴۰۴ ما پیش بینی کردیم که بیست میلیون گردشگر وارد کشور شود و اکنون نیز زمان زیادی باقی نمانده است. توجه کنید برای رسیدن به بیست میلیون گردشگر باید زیرساختهای لازم در حوزههای حمل و نقل هوایی، ریلی، حمل و نقل جادهای و دریایی فراهم شود.
یکی از مشکلاتی که گریبانگیرصنعت گردشگری و حتی صنعت صنایع دستی و ابنیههای تاریخی شد، بحث ناکارآمدی مدیریت میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری بوده است. طوری که افرادی که در طول هشت سال گذشته، به خصوص در چهار سال گذشته در رأس این سیستم قرار گرفتند، باعث شدند که گردشگری ایران، در بخش خصوصی، روز به روز ضعیفتر و گوشه گیرتر شود.
وقتی میخواهید گردشگری کشورها را باهم مقایسه کنید، اولین چیزی که نگاه شما را جلب میکند، بخش خصوصی مقتدر است، بخش خصوصی که حاکمیت و دولت، مدافع و حامی آن هستند.
بخش خصوصی در ترکیه بسیار قدر است و حتی درباره اینکه گردشگری در حوزههای مختلف چگونه رشد کند تصمیم گیرنده و سیاست گذار هستند.
اما در کشور ما در بخش دولت، در سالهای اخیر با به کارگیری افراد ناکارآمد در رأس مدیریت گردشگری و میراث فرهنگی و وزارتخانه، خسارت جبران ناپذیری به این صنعت وارد کرد، من همیشه میگویم صنعت گردشگری میتواند ایران را به یک اقتصاد مقتدر در منطقه تبدیل کند.
در حال حاضر نظر به انتخاب آقای ضرغامی در وزارت گردشگری و مدیرانی که انتخاب شدند با توجه به ارتباطات ایشان در دولت و حاکمیت و ارتباطهای رسانهای آنها میتواند گردشگری را از این به بعد، مقتدر و با چارچوب معرفی کند چرا که یکی از بحثهای اصلی در گردشگری معرفی جاذبههای گردشگری، معرفی صنایع دستی و معرفی ابنیههای تاریخی است و بر این اساس، همه زمانی، همه مکانی و همگانی کردن سفر در حوزههای کمتر شناخته شده و کمتر توسعه یافته میتواند منبع درآمد خوبی برای استانهای محروم باشد.
کاری که امارات و ترکیه کرده اند این بود که بخش خصوصی خود را تقویت کردند. زیرساختهای خودشان را روزبه روز توسعه دادند و مدیران و تصمیم گیرندگان در بخش دولت و حاکمیت، کاملا در اختیار بخش خصوصی هستند تا بتوانند این زیر ساخت را برای ورود گردشگر مهیا کنند؛ بنابراین ان شاالله در دولت جدید، بخش خصوصی باید اتاق فکر اصلی و اتاق تصمیم گیر و تصمیم ساز و سیاست گذار برای گردشگری ایران چه در سطح منطقه و چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی باشد.
با توجه به این که ایران از لحاظ ابنیههای تاریخی و میراث طبیعی، جزو کشورهای بسیار مطرح در دنیا است و آثار ثبت جهانی ایران، در حال حاضر بیش از بیست اثر است، این میتواند منبع درآمد و تولید بسیار قوی برای معرفی گردشگری، به خصوص توریسم فرهنگی ایران باشد.
فکر میکنید ظرفیت ایران در گردشگری به چه صورتی است؟ زیرساخت برای ایجاد در آمد از آن به اندازه کافی فراهم است؟
در ایران انواع گردشگری مانند گردشگری روستایی و عشایری، گردشگری فرهنگی، گردشگری سلامت، گردشگری ورزش، گردشگری دریایی، گردشگری ماجراجویانه، گردشگری دفاع مقدس و انواع گردشگریهای منحصر به فرد را در طول ۴ فصل میتوانیم داشته باشیم و بنابراین در هیچ کدام از کشورهای منطقه مانند امارات و قطر و ترکیه، نمیتوانید چنین آثار ملی و چنین تنوع و توزیعی را در آن کشورها ببینید.
ایران تمام این موارد و حوزههای گردشگری را یک جا داخل خودش جا داده که میتواند منبع درآمد خوبی باشد و متولیان امر باید از اینها استفاده کنند. ما باید براساس سلیقه و علاقه گردشگران منطقه و جهان، شروع کنیم به تعریف تورهای گردشگری و جاذبه ایجاد کنیم و زیر ساختها را فراهم سازیم.
در حال حاضر و به لطف خدا یک ایرانی توانسته است تئوری MFT «ام اف تی»، تئوری گردشگری با علایق ویژه را به ثبت جهانی که مورد تائید سازمان جهانی گردشگری ملل متحد UNWTO است برساند، ببینید با توجه به فرآیندی که در حوزه گردشگری با علایق ویژه بنده تعریف کردم، ما میتوانیم این تئوری «ام اف تی»، را براساس سلایق و علایق تمام افراد در سطح جهان و منطقه به صورت پایلوت در ایران اجرا کنیم.
ما باید بر اساس سلایق مختلف شروع کنیم به تعریف گردشگری و بر اساس سلایق و علایق برای آنان جاذبه ایجاد کنیم.
اکنون کشورهای ترکیه و امارات و بعضی کشورهای اروپایی تئوری «ام اف تی» من را در کشورهایشان اجرا میکنند. یا کشور اندونزی الان به صورت پایلوت در حال اجرای آن هست.
من به صورت رندوم، در روستای «بوانات» شیرازِ استان فارس این تئوری گردشگری را با علایق ویژه به صورت پایلوت، به مدیریت آقای غلامعباس برزگر اجرا کردم و ایشان امروز هم در جذب توریست خارجی و گردشگر داخلی یکی از افرادی است که در سطح ملی و بین المللی حرف اول را میزند و خودش یک جاذبه گردشگری با علائق ویژه برای توریستهای خارجی شده است؛ بنابراین امکانات و شرایط برای ما فراهم شده است، اما دولت باید به کمک بخش خصوصی بیاید و زیرساختهای لازم برای توسعهی گردشگری و نقاط کمتر شناخته شده و کمتر توسعه یافته که دارای جاذبههای عالی و منحصر به فرد است را ایجاد کند. برای مثال وقتی شما اسم «گل فشان» در چابهار را میبرید، باید توجه کنید که این منطقه در استان سیستان و بلوچستان و در منطقه آزاد چابهار است که خودش میتواند در معرفی استان سیستان و بلوچستان نقش آفرینی کند. از این آثار و رخدادهای طبیعی در کشور بسیار زیاد داریم که در سطح بسیار گستردهای میتواند منبع درآمدی برای بومیان و حتی مردم کل ایران داشته باشد.
تولید کنندگان صنایع دستی که از ارکان توسعه گردشگری و بخش درآمدزای آن هستند پیش از کرونا نیز وضعیت خوبی نداشته اند و اکنون بیشتر از قبل آسیب دیده اند، فکر میکنید در آن بخش چه میتوان کرد؟
ببینید یکی از موضوعاتی که درایران وجود دارد به خصوص در مورد هنرهای صناعی و صنایع دستی بحث حمایت از تولیدکنندگان این صنعت بزرگ ومنحصر بفرد است. بیمه صنعت گران صنایع دستی باید در دستور کار قرار گرفته و همه فعالان در این بخشها باید بیمه شوند.
زمانی که خود من ریاست سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری ایران را بر عهده داشتم یکی از کارهای اصلی من بیمه تمام پرسنل صنایع دستی در ایران بود و به لطف خدا این موضوع انجام شد. این مساله باید ادامه پیدا کند چرا که در طول این بیست ماه کرونا، خیلی از مشاغل که یکی همین صنایع دستی است، به تعطیلی کشیده شد و دولت و حاکمیت باید از این صنعت حمایت کند.
علاوه بر این که از سوی دولت حمایت جدی نمیشوند یکی از مشکلات دیگر ما در این حوزه این مساله است که باید یک نشان جهانی و بین المللی که به نام ایران عزیز باشد در خصوص تولید هنرهای صناعی و صنایع دستی ایران ایجاد کنیم. متاسفانه این کار هنوز انجام نشده است.
ما در بخش خصوصی یعنی در سازمان بین المللی سیتی وان (SITI۱) با همکاری سازمان جهانی گردشگری ملل متحد UNWTO و همکاری اتحادیه بین المللی روسای دانشگاههای جهان IAUP، یک نشان بین المللی در حوزه تمام خدمات گردشگری را تعریف کردیم به نام «گردشگری حلال» که خوشبختانه در ۳۶ کشور اروپایی و بیش از ۱۴۰ کشور در جهان، این اسپشیال اینترست توریست، گردشگری حلال یعنی Tourism Halal، در حال انجام است و مسلمانان در سراسر دنیا روی آن به توافق رسیده اند، هم روی برند و هم روی آرم و هم روی استانداردهای منحصر بفردش، ولی هنوز در ایران و به خصوص در دولت گذشته اجازه ورود این استاندارد را در سطح ملی و حتی در سطح بین المللی نداده اند.
ما الان میتوانیم همین هنرهای صنایع دستی مان را که فاقد نشان ملی و فاقد نشان بین المللی هستند، با استاندارد جهانی گردشگری با علائق ویژه یا همان گردشگری حلال به جهان معرفی کنیم و خوبی اش این است که تمام کشورهای جهان آن را قبول دارند.
ببینید اگر شما در منطقه سیستان و بلوچستان گلیم بافی میکنید یا در استان همدان، و در لاله جین همدان، ظروف سفالی تولید میکنید، باید به عنوان یک برند و نشان ملی و بین المللی به دنیا معرفی شوید. کسی که آنجاست و به صورت محلی در حال تولید است مشخصا وضعیت و امکانات لازم برای معرفی آثار و صنایع دستی خود را ندارد و اینجاست که رایزنان بازرگانی، رایزنان فرهنگی، سفرا و سازمانهای متولی مثل معاونت صنایع دستی وزارت گردشگری، وزارت امور اقتصاد، وزارت خارجه (معاونت اقتصاد)، وزارت بازرگانی در حوزه سازمان توسعه و تجارت، نسبت به معرفی این محصول هم در کشورهای منطقه و هم در کشورهای اروپایی و در سطح جهان باید برنامه ریزی کنند. ارتباط با بخش خصوصی مقتدر در سطح جهان برای خرید محصولات و هنرهای صنایع دستی ایران میتواند به عنوان یک برند و نشان بین المللی در دستور کار قرار گیرد.
توجه کنید که برند گردشگری حلال را تمام کشورهای جهان، تمام سازمانهای استاندارد جهانی، ۵۸ کشوراسلامی عضو سازمان همکاری اسلامی (OIC)، تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا، به عنوان برند شاخصی که مورد تائید سازمان بین المللی مالکیت معنوی (WIPO) (وایبو در ژنو سویس) است را قبول داشته، و بعنوان یک برند انحصاری در دنیا و به نام جمهوری اسلامی ایران میشناسند و این فرصت میلیاردها دلار ارزش افزوده اقتصادی در تولید برای کشور ایران اسلامی دارد.
ما هم نشان بین المللی را داریم، هم برند بین المللی را داریم؛ ولی آه و افسوس و دریغ که سیستم در سالهای گذشته، اصلا همکاری که نمیکرد هیچ بلکه سنگ اندازی هم میکرد و به دنبال این بودند که این برند را نادیده بگیرند.